درس مکاسب محرمه

جلسه ۲۸۹: جوائز سلطان ۱۱

 
۱

خطبه

۲

تحقیق شیخ پیرامون روایات حل

مدعای بعضی از فقها: اخذ جایزه از سلطان جائر جایز است حتی در شبهه محصوره. بخاطر دو روایت حل (کل شیء فیه حلال و حرام فهو لک حلال حتی تعرف الحرام منه بعینه - کل شیء لک حلال حتی تعرف الحرام منه بعینه).

تحقیق مرحوم شیخ: در این دو روایت، دو احتمال است:

احتمال اول: مغیا (قبل از حتی)، عام (شبهه بدویه، شبهه مقرونه به علم اجمالی) و غایت (بعد از حتی)، خاص (علم تفصیلی). یعنی قبل از حتی روایات شامل شبهه بدویه و شبهه مقورنه به علم اجمالی هر دو می‌شود اما بعد از حتی، فقط شامل علم تفصیلی می‌شود. مثلا یک مایع است که شک در حرمت و عدم آن داریم که شبهه بدویه است، حال روایت اول می‌گوید این لیوان که قسم حلال و حرام دارد، حلال است تا اینکه علم تفصیلی به حرمت آن پیدا کنی و روایت دوم می‌گوید این لیوان حلال است تا علم تفصیلی به حرمت داشته باشی.

مثال علم اجمالی: سلطان دو مال دارد که یکی حلال و یکی حرام است، شارع می‌گوید این مال سلطان جائر برای تو حلال است مگر اینکه علم تفصیلی به حرمت آن پیدا کنی.

طبق این احتمال اول، دو نکته وجود دارد:

نکته اول: فقهاء باید ملتزم شوند به عدم وجوب احتیاط، مطلقا (در جایزه سلطان و غیر جایزه سلطان). مثلا در مثال بالا که علم اجمالی به حرام بودن یکی داریم، دو روایت می‌گوید مطلقا جایز است چه جایزه سلطان جائر باشد یا نباشد.

نکته دوم: این دو روایت منافی با حرف شهید ثانی در مسالک است. چون ایشان در مسالک گفته جایزه سلطان اگر در شبهه محصوره باشد، اخذ آن جایز است بخاطر روایت اما اگر جایزه سلطان نباشد، تصرف در آن جایز نیست. حال دو روایت مطلق هست و این حرف شهید را رد می‌کند.

احتمال دوم: مغیا، خاص (شبهه بدویه) و غایت، عام (علم تفصیلی و علم اجمالی). یعنی دو روایت می‌گوید اگر لیوان مایعی بود و شک در حرمت و حلیت داشتید، حلال است، چون طبق روایت اول، این لیوان مایع، قسم حلال و قسم حرام دارد و شبهه بدویه است مگر علم اجمالی یا تفصیلی به حرمت پیدا کنید و طبق روایت دوم این لیوان حلال است مگر علم اجمالی یا علم تفصیلی به حرمت پیدا کنی.

طبق این احتمال، دو نکته جاری است:

نکته اول: جایزه سلطان در شبهه محصوره، باید از عنوان کلام فقهاء خارج شود. مثلا سلطان دو مال دارد که یکی حلال و یکی حرام است، شارع می‌گوید این مال سلطان جائر برای تو حلال نیست.

پس باید جواز اخذ جایزه سلطان جائر در شبهه محصوره را از تحت مدعا خارج کنیم تا دو روایات شاملش شود و الا دو روایت نمی‌تواند دلیل باشد.

نکته دوم: این دو روایت منافی با حرف شهید در مسالک (گرفتن جایزه از سلطان جائر جایز است حتی در شبهه محصوره بخاطر روایت) است. چون دو روایت می‌گوید در شبهه محصوره هم گرفتن جایزه جایز نیست.

نکته: در روایت دارد «بعینه» و نباید شامل علم اجمالی شود و این حرف صحیح نیست و شامل علم اجمالی هم می‌شود چون در هر علم اجمالی یک علم تفصیلی است، مثلا علم تفصیلی دارد که احدهما مال در دست سلطان جائر، حرام است.

۳

تطبیق تحقیق شیخ پیرامون روایات حل

ولا يخفى أنّ المستند (مدرک) في المسألة (مسئله جواز اخذ جایزه سلطان جائر حتی در شبهه محصوره) لو كان مثل هذا (دو روایت) لكان الواجب إمّا التزام (متلزم شدن فقهاء) أنّ القاعدة في الشبهة المحصورة عدم وجوب الاحتياط مطلقاً (در جایزه سلطان و غیر جایزه سلطان)، كما عليه (عدم وجوب احتیاط) شرذمة (قلیل) من متأخّري المتأخّرين، أو أنّ مورد الشبهة المحصورة من جوائز الظلمة خارج عن عنوان الأصحاب (چون اگر داخل در مدعا باشد، باید گفت اخذ جائز در شبهه محصوره هم جایز است در حالی که این دو روایت می‌گوید اگر شبهه محصوره باشد، حرام است)، وعلى أي تقدير (هر فرضی از دو فرض: مغیا عام و غایت خاص یا بر عکس) فهو (مثل هذا - التزام ان) على طرف النقيض ممّا تقدّم عن المسالك.

فتدعه» (١) ، وقوله عليه‌السلام : «كلّ شي‌ء لك حلال حتى تعرف الحرام منه بعينه» (٢).

ولا يخفى أنّ المستند في المسألة لو كان مثل هذا لكان الواجب إمّا التزام أنّ القاعدة في الشبهة المحصورة عدم وجوب الاحتياط مطلقاً ، كما عليه شرذمة من متأخّري المتأخّرين (٣) ، أو أنّ مورد الشبهة المحصورة من جوائز الظلمة خارج عن عنوان الأصحاب ، وعلى أي تقدير فهو على طرف النقيض ممّا تقدّم عن المسالك (٤).

صحيحة أبي ولّاد ، والمناقشة فيها

ومنها : صحيحة أبي ولاّد ، قال : «قلت لأبي عبد الله عليه‌السلام : ما ترى في رجل يلي أعمال السلطان ليس له مكسب إلاّ من أعمالهم ، وأنا أمرّ به وأنزل عليه فيضيّفني ويحسن إليّ ، وربما أمر لي بالدراهم والكسوة ، وقد ضاق صدري من ذلك؟ فقال لي : كلْ وخذ منها (٥) ، فلك المَهْنَأ (٦) ، وعليه الوزر (٧)» (٨).

والاستدلال به على المدّعى لا يخلو عن نظر ؛ لأنّ الاستشهاد إن‌

__________________

(١) الوسائل ١٢ : ٥٩ ، الباب ٤ من أبواب ما يكتسب به ، الحديث الأوّل.

(٢) الوسائل ١٢ : ٦٠ ، نفس الباب ، الحديث ٤ ، وفيه : «حتى تعلم أنّه حرام بعينه».

(٣) لم نقف عليهم.

(٤) راجع الصفحة ١٧٦.

(٥) في مصححة «ص» والمصدر : منه.

(٦) في نسخة بدل «م» و «ش» ونسخة بدل المصدر : الحظّ.

(٧) في غير «ش» زيادة : الخبر ، والظاهر أنّه لا حاجة إليه ؛ لأنّ الخبر مذكور بتمامه.

(٨) الوسائل ١٢ : ١٥٦ ، الباب ٥١ من أبواب ما يكتسب به ، الحديث الأوّل.