درس روش شناسی درس خارج

جلسه ۱: روش شناسی دروس خارج

 
۱

خطبه

۲

مقدمه

در پاسخ به سوالی که مطرح فرمودید، شایسته می بینم که جهت تیمن و تبرک، روایتی را از امام صادق(ع) نقل کنم که حفص بن غیاث از امام صادق(ع) روایت می کند که آن حضرت فرمودند:

«مَنْ تَعَلَّمَ الْعِلْمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِيَ فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ عَظِيماً فَقِيلَ تَعَلَّمَ لِلَّهِ وَ عَمِلَ لِلَّهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ» کسی که بیاموزد و به آموخته خودش ابتداء عمل کند و بعد از آن به دیگران هم بیاموزاند، در عالم ملکوت که عالم مقربین عند الله است، این طور شناخته و خوانده می شود و به بزرگی از او یاد می کنند، می گویند: این شخص کسی است که برای خدا یاد گرفت، برای خدا عمل کرد و برای خدا به دیگران تعلیم داد.

جهت آشنایی طلاب و فضلای حوزه به خصوص عزیزانی که در مباحث درس خارج شرکت می کنند و آشنایی آنها با مقدمات و لوازم رسیدن به قله رفیع فقاهت، قبل از بیان اصل روش تحقیق در درس خارج، یک سری بایسته های مقدماتی وجود دارد که آشنایی با این بایسته ها برای حرکت در مسیر رسیدن به قله فقاهت، امری ضروری و لازم است به طوری که اگر شخص این بایسته ها را مهیا نکند، به مانند کسی است که می خواهد به بالای یک کوه عظیمی برود، ولی توشه همراهش نداشته باشد.

۳

بایسته های حضور در درس خارج

بایسته های مقدماتی که یک فاضل درس خارج باید آنها را بداند و در خود مهیا کند، در حقیقت بایسته های مقدماتی مربوط به تحصیل است. یعنی قبل از ورود به مرحله تحقیق و پژوهش در مباحث اجتهادی. اگر این بایسته ها مهیا نشود، قهرا ورودش به عرصه تحقیق و پژوهش و روش، امری بی فایده و غیر موثر است.

انگیزه حضور

اولین نکته ضروری که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که طلبه و فاضل حاضر در درس خارج، دارای انگیزه باشد. بسیاری از کسانی که در دروس خارج شرکت می کنند، یا انگیزه ندارند یا انگیزه غلط دارند.

گاهی برای گذارندن عمر و صرف حضور درس خارج حاضر، گاهی برای این که جزوه بنویسد و به واسطه آن در امتحانات شرکت کند. یا برای کسب امضاء استاد که در درس خارج حاضر شده است تا گواهی چند سال درس را بگیرد و در فلان موقعیت بدردش بخورد. اینها همه انگیزه های غیر مطابق با شان درس خارج است.

لذا اولین قدم، انگیزه است، اگر طلبه فاضلی که در درس خارج شرکت می کند انگیزه داشته باشد و هدف انگیزه مشخص باشد، می تواند اولین قدم حرکت را جهت موفقیت جدی در این مسیر بردارد.

انگیزه در درس خارج عبارت است از مجتهد شدن به معنای واقعی و رسیدن به قله فقاهت جهت حل مشکلات فقهی در عصر حاضر. این تنها انگیزه حضور در درس خارج است و غیر از این هم نمی تواند   هدف این درس باشد. ممکن است موانعی برای رسیدن به قله باشد که انسان نتواند به قله برسد، اشکالی ندارد، اما انگیزه و هدف باید این باشد.

همت بلند

امر دوم این است که کسی که در درس خارج شرکت می کند باید همت بلندی داشته باشد. در هر عرصه ای از عرصه های تحصیل چه در مقدمات و چه در سطح باید همت داشت اما در درس خارج باید همت بلند داشته باشد به این که افقه فقهاء عصر حاضر و عالم تر از فقهای گذشته بشود.

نقل می کنند که علامه حلی از فخر المحققین سوال کرد که فرزندم می خواهی به چه مرتبه ای از مراتب برسی؟ در جواب گفت می خواهم مثل شما علامه بشوم. علامه گفت: اگر همتت این است تو هیچی نمی شوی؛ اگر من علامه حلی شده و به این نقطه علمی رسیدم همتم این بود که به امام صادق(ع) برسم، فاصله زیاد است اما همتم این بود.

اگر این باور را داشته باشد که شیخ، صاحب جواهر و آقای خویی تمام شدند و دیگر نمی آیند، همت ندارد و هیچگاه به جایی نمی رسد، یعنی حق درس خارج ادا نمی شود. خیلی از کسانی که در درس خارج شرکت می کنند انگیزه دارند اما همت جدی و بلند ندارند.

سعی و تلاش وافر

سومین امر مقدماتی و عنصر لازم برای حرکت در مسیر فقاهت و استفاده بهینه از دروس خارج، سعی و تلاش وافر است. در هر علمی تلاش لازم است اما در درس خارج، سعی و تلاش وافر لازم است فوق سعی و تلاش گذشته.

اگر در گذشته تلاشش در حدی بود که سه ساعت برای مکاسب و رسائل و کفایه هزینه می کرد در درس خارج دو برابر باید هزینه کند. چون در دروس مقدمات و سطح، فرد هدفش یادگیری فرمایشات و حفظ آنها است، یعنی حرف شیخ را بفهمد و حفظ کند و بیشتر نیست، اما در خارج می خواهند حرف کفایه را بفهمند و راجع به صحت و سقم و اشکالات آن، راجع به نظریات جدیدی که فرمایش آخوند را نقد می کند بحث کنند که تلاش مضافعی می طلبد. زمانی که انگیزه و همت و سعی و تلاش آمد، ان مع العسر یسرا.

اخلاص

چهارمین عنصر مقدماتی لازم، به خصوص در بحث فقه و اصول که جهت معرفی احکام الهی صورت می گیرد، اخلاص است.

نقش اخلاص در درس و بحث از دیگر عناصر بیشتر است و شکی در این نیست. باید ورود به درس و بحث خارج جز برای خدا نباشد، نوشتنش جز برای خدا نباشد، مطالعه جز برای خدا نباشد، تعلم لله واقعا بشود تا امداد الهی به سراغ او بیاید، چون بحث فقه حتی در مقام تحصیل نیاز به امداد الهی دارد.

اخلاص نکته ای است که خیلی درباره آن باید حرف زد. کسانی که در درس مرحوم آخوند شرکت می کردند، نمونه هایی بارز از اخلاص در زندگی و درس و بحث آنها وجود دارد که باید برای طلبه ها بیان شود تا بتوانند در جهت حرکت موفق باشند.

برنامه ریزی

پنجمین عنصر لازمی که مغفول عنه بسیاری از طلبه ها است و ما اساتید هم تذکر نمی دهیم و نقش خیلی موثری در جهت موفقیت دارد، برنامه ریزی است.

بسیاری از کسانی که در درس خارج شرکت می کنند، انگیزه دارند، تلاش هم می کنند، همتشان هم بد نیست، اخلاص هم دارند، اما بعد از گذشت مدتی می بینیم موفقیتی ندارند و نتوانستند تمام آنچه که توسط استاد ارائه می شود، بگیرند و استفاده کنند و تحلیل داشته باشند که دلیل اصلی آن عدم برنامه ریزی است.

اما برنامه ریزی باید تدوین شود؟ این برنامه ریزی مربوط به حضور در درس، تعیین هم مباحثه، نحوه مراجعه و زمان مراجعه به مآخذ و مراجع است که در عنصرهای اصلی باید بررسی شود.

صبر و حوصله در فهم

ششمین عنصر لازم مقدماتی که باید طلبه درس خارج باید مورد توجه قرار دهد، صبر است، یعنی حوصله در فهم و تحلیل مباحث درس خارج. در اکثر قریب به اتفاق روایات مربوط به علم که اشخاص تشویق به کسب علم شده اند، در کنار آن حلم آمده است. علم و حلم با هم توصیه شده است.

بسیاری کسانی که در درس خارج شرکت می کنند صبور نیستند و می خواهند یک شبه ملا شوند و همه چیز را دستشان بگیرند؛ چون ساندویچی بار آمده اند، فکر می کنند که درس خارج هم ساندویچی می شود.

این چند عنصر برای طلبه درس خارج، از عناصر لازمه ای است که هم باید آنها را بداند و هم در خودش مهیا کند، اینها توشه است و اگر مهیا شود، امکان ندارد طلبه، افقه فقهای حاضر و بلکه افقه فقهای گذشته نشود، این بعضی عناصر مقدماتی است که می توان گفت عناصر مقدماتی تحصیلی به نحو عموم است.

۴

بایدهای تحقیقی و پژوهشی

یکی سری بایدهای تحقیقی و پژوهشی وجود دارد که فوق تحصیل است. طلبه درس خارج به مرتبه ای رسیده که باید وارد تحقیق شده و مستشکل کلام استاد شود که این خود بایدهای دیگری می طلبد مثل تسلط کامل به علوم ابزاری عمومی در بحث فقاهت.

علوم ابزاری نسبت به بحث فقاهت دو بخش می شود: علوم ابزاری عمومی، علوم ابزاری خصوصی.

علوم ابزاری عمومی مثل تفسیر، بلاغت، ادبیات، منطق، فلسفه که ابزار عمومی هستند و اختصاص به بحث فقاهت ندارند و در سایر مباحث دیگر هم از این ابزارها استفاده می شود.

علوم ابزاری خصوصی مثل علم اصول، مثل علم رجال که حدیث و رجال و درایه به معنای واقعی فقط فقیه نیاز دارد، ممکن است در مسیرهای دیگر استفاده شود اما به معنای واقعی، در فقاهت لازم است. یا علم اصول که قواعد ممهده برای استنباط احکام شرعی است و به تعبیر ما علم اصول عبارت است از آشنایی با قواعدی که در مسیر خصوص فهم احکام شرع از کتاب و سنت تدوین شده است، مثل ظواهر امر و نهی که تدوین شده اند تا احکام شرع را با این ابزار از کتاب و سنت استخراج کنیم.

روش و شیوه تحقیق

در ادامه باید مباحث اصولی شیوه ها و متدها و مناهج مختلف قابل طرح را مطرح کرده و بعد کاستی های هر یک را تبیین کنیم و این کاستی را مرتفع کنیم تا مخترع و مبدئ در این علم شویم. چون در هر عصری از اعصار اگر مبدئین علوم اسلامی مثل فقه و اصول نباشند و در جهت نوآوری مناسب با زمان حرکت نکنند، علم اصول و فقه مانند آب راکد می شود و بعد از گذشت مدتی کارآیی ندارند. فرق عصر حاضر با اعصار گذشته در ورود به عرصه های پژوهشی از جهت جامعه و امکانات است که می تواند در رسیدن به قله رفیع فقاهت موثر باشد.

من مختصرا اصل این مقدمات را عرض کردم اما اصل مسئله روش ها و مناهج و اینکه کدام منهج مفید تر است، ان شاء الله در یک وقت بسیطی مطرح خواهد شد. از نکات مورد نیاز در روش شناسی مباحث اصولی و تشخیص روش اصح و موثرتر این است که فرد کاستی های علم اصول را بفهمد، چون وقتی فهمید در صدد برطرف کردن آن بر می آید.