مضارع ) خواستيم مفرده مؤنّث حاضره بنا كنيم از فعل جحد ، لم جازمه بر سرش درآورديم دو عمل كرد : لفظاً و معنىً ، لفظاً نون اعرابى را به جزمى ساقط كرد. و معنىً نقل كرد معناى مضارع را بسوى ماضى و نفى در ماضى كرد لَمْ تَضْرِبِى شد.

لَمْ تَضْرِبٰا : يعنى نزده ايد شما دو زنان حاضره در زمان گذشته. صيغه تثنيه مؤنّث حاضره است از فعل جحد ، صحيح و مجرد و معلوم.

لَمْ تَضْرِبٰا در اصل تَضْرِبٰانِ بود ( تثنيه مؤنّث مخاطبه بود از فعل مضارع ) خواستيم تثنيه مؤنّث حاضره بنا كنيم از فعل جحد ، لم جازمه بر سرش درآورديم دو عمل كرد : لفظاً و معنىً لفظاً نون اعرابى را به جزمى ساقط نمود ، و معنىً نقل كرد معناى مضارع را بسوى ماضى و نفى در ماضى كرد لَمْ تَضْرِبٰا شد.

لَمْ تَضْرِبْنَ : يعنى نزده ايد شما گروه زنان حاضره در زمان گذشته. صيغه جمع مؤنّث حاضره است از فعل جحد صحيح و مجرد و معلوم.

لَمْ تَضْرِبْنَ در اصل تَضْرِبْنَ بود ( جمع مؤنّث مخاطبه بود از فعل مضارع ) خواستيم جمع مؤنّث حاضره بنا كنيم از فعل جحد ، لم جازمه در سرش درآورديم ، لفظاً عمل نكرد زيرا نون علامت جمع مؤنّث است نه عوض رفع ، و معنىً عمل كرد نقل نمود معناى مضارع را بسوى ماضى و نفى در ماضى كرد لَمْ تَضْرِبْنَ شد.

* * *

و آن دو كه حكايت نفس متكلّم را بود : لَمْ اَضْرِبْ ، لَمْ نَضْرِبْ.

۶۳۲۱