هم بر تأنيث ، بنابراين از تاىِ اوّل مستغنى شده و آن را حذف كرديم مَضْرُوبٰات شد.

وآن [ مضروبات ] يك لفظ است به جاى سه معنى ، چنانكه گويى : هُنَّ مضروبات ، يعنى ايشانند گروه زنان زده شده ، و اَنْتُنَّ مَضْرُوبٰات يعنى شماييد گروه زنان زده شده ، و نَحْنُ مَضْرُوبٰات يعنى ماييم گروه زنان زده شده.

[ امر ]

و از امر نيز چهارده وجه باز مى‌گردد : شش مغايب ، و شش مخاطب ، و دو حكايت نفس متكلّم را. آن شش كه مغايب را بود سه مذكّر را بود و سه مؤنّث را.

آن سه كه مذكّر را بود : لِيَضْرِبْ ، لِيَضْرِبٰا ، لِيَضْرِبُوا.

لِيَضْرِبْ : يعنى بايد بزند او يك مرد غايب در زمان حال يا زمان آينده. صيغه مفرد مذكّر غايب است از فعل امر ، صحيح و مجرّد و معلوم.

لِيَضْرِبْ در اصل يَضْرِبُ بود ، لام امر در سرش درآورديم و آخرش را وقف كرديم لِيَضْرِبْ شد بر وزن لِيَفْعِلْ. لام ، لام امر ، ياء ، حرف استقبال ، ضاد فاء الفعل ، راء عين الفعل ، باء لام الفعل ، لام امر غايب در سرش دو عمل كرد : لفظاً و مَعنًى ، لفظاً حركت آخرش را به جزمى ساقط كرده ، و معنًى خبر را بدل به انشاء كرد.

۶۳۲۱