چون به تثنيه رسيديم دو بار مى بايست گفت ضَرَبْتِ ضَرَبْتِ ، زايد بر يكى را حذف كرديم و عوض از محذوف ، الف كه علامت تثنيه بود در آخرش درآورديم و ماقبل الف را فتحه داديم ضَرَبْتا شد ، الف تثنيه مشتبه شد به الف اشباع ، در آنجا كه شاعر در شعر خود شِئْتَ را شِئْتا خوانده مثل :

تَحَكَّمْ يا اِلٰهى كَيْفَ شِئْتا

فاِنّى قَدْ رَضيتُ بِما رَضيتا

از براى رفع اشتباه ميمى فيما بين تاء و الف درآورديم و ماقبل ميم را ضمّه داديم ضَرَبْتُما شد بر وزن فَعَلْتُما. ضاد فاء الفعل ، راء عين الفعل ، باء لام الفعل ، وتُما نشانه تثنيه مخاطبه مؤنّث است و هم ضمير فاعل و ضمير منفصلش اَنْتُماست.

ضَرَبْتُنَّ : يعنى بزديد شما گروه زنان حاضره در زمان گذشته. صيغه جمع مخاطبه مؤنّث است از فعل ماضى صحيح و ثلاثى و مجرد و معلوم.

ضَرَبْتُنَّ در اصل ضَرَبْتِ بود ( مفرد بود ) خواستيم جمع بنا كنيم چون به جمع رسيديم سه بار يا زيادتر مى بايست گفت ضَرَبْتِ ضَرَبْتِ ضَرَبْتِ ، زايد بر يكى را حذف كرديم عوض از محذوف ، نون كه علامت جمع مخاطبه مؤنّث بود در آخرش درآورديم ضَرَبْتِنَ شد. چون در جمع مذكّر مخاطب كه اصل بود ميم در آورديم در اين جمع مؤنّث كه فرع است نيز ميم درآورديم تا فرع مطابق اصل گردد ضَرَبْتِمْنَ شد. ماقبل ميم را از براى مناسبت ميم ضمه داديم ضَرَبْتُمْنَ شد. ميم و نون قريب المَخْرَج بودند ، ميم را قلب به نون و نون را در نون ادغام كرديم ضَرَبْتُنَّ شد بر وزن فَعَلْتُنَّ. ضاد فاء الفعل ، راء عين الفعل ، باء لام

۶۳۲۱