ساختمان قید

قید از لحاظ ساختمان چهار گونه است :

یک. ساده = بدون اَجزا :

عصای پیرمرد را از زمین کَند وآهسته خندید. (١)

دو. مرکّب = دارای چند جزء معنی دار یا ترکیبی از اجزای معنی دار ومعنی ساز که با هم یک مفهوم دارند :

در شاهراه جاه وبزرگی خطر بسی است

آن به کزین گَریوه سبکبار بگذری (٢)

سه. گروه قیدی = مجموعه ای از اجزای مستقل :

در این غروب ابدی مخمل های سرخ ، ماندگی وسکونْ پیشگفتارِ پوسیدگی است. (٣) («در» = حرف اضافه؛ «این» = صفت اشاره؛ «غروب» = متمِّم؛ «ابدی» = صفت بیانی نسبی؛ «مخمل ها» = مضافٌ الیه؛ «سرخ» = صفت)

چهار. قید مُؤَوَّل = جمله ای که کارکرد قیدی دارد :

عتبه ، در حالی که به سخنان فرزند مکّه گوش سپرده بود ، نجوا کرد …. (٤)

نکته نگارشی : بعضی قیدها کاملا جعلی ونادرستند. از آن جمله است : «هَر از گاهی» که متأسّفانه بسیاری آن را به کار می برند ، بدون این که بدانند چیست واز کجا آمده است.

اقسام قید از لحاظ نقش

یک. مُختَص = کلمه ای که همواره به صورت قید به کار می رود : البتّه ، خوشبختانه ، هرگز. هنگام تجزیه وترکیب ، می گوییم هم «نوع» این کلمات قید است وهم «نقش» آن ها.

دو. مشترک = کلمه ای که گاهی به صورت قید به کار می رود وگاه گونه ای دیگر از کلمه است. مثلاً واژه صبحدم اسم است ، امّا در بیت زیر به صورت قید به کار رفته است :

صبحدم مرغ چمن با گُلِ نوخاسته گفت

نازْ کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت (٥)

__________________

١ ـ یک سبد گل محمّدی / ٣٧.

٢ ـ دیوان حافظ / ٢٤٧. (سبکبار = سبک + بار؛ گَریوه = راه دشوار).

٣ ـ بار دیگر شهری که دوست می داشتم / ٨٤.

٤ ـ بهشت ارغوان / ٨١.

٥ ـ دیوان حافظ / ٣٧. ٥٩

۳۹۱۱