تلفّظ است وحرف به اعتبار کتابت ، واج صورت ملفوظ حرف است.

این خصوصیت اصلی زبان را تجزیه دوگانه نامیده اند : تجزیه اوّل ، تقسیم کلام به تکواژ؛ وتجزیه دوم ، تقسیم تکواژ به واج. از همین جا ، دو سطح متفاوت برای زبان پدید می آید واین است فصل ممیز زبان از دیگر دستگاه های نشانه.

فایده وجود واج ها وبه کار بستن آنها با توجّه به دستاوردهای علمی امروز آشکار شده است. حجم قسمتی از مخ انسان که به کار حفظ می پردازد ، بسیار کوچک ومحدود است واو نمی تواند همه نشانه ها را در حافظه خود انبار کند. تجارب روان شناسان نشان داده است که آموختن زبان بر پایه جداسازی واج ها موجب می شود که فراگیری زبان به شکلی مستمر وپایدار ممکن شود ، امّا اگر هر کلمه به یکباره ویکجا آموخته شود ، ابتدا یادگیری سریع است ، لیکن پس از فراگیری حدود پنجاه کلمه ، پیشرفت کند وسپس متوقّف می شود.

شماره واج های زبان های گوناگون از ١٠ تا ٨٠ ومعمولاً ٢٠ تا ٤٠ است؛ امّا شمار تکواژها که از ترکیب همین واج ها ساخته می شوند ، حتّی در زبان های کمواژه چندین هزار است. شماره واژه ها هم به چند صد هزار می رسد. وامّا شماره جمله هایی که می توان با همین مقدار واژه ساخت ، از میلیاردها هم درمی گذرد. البتّه زبان به طور بالفعل از همه این ترکیبات استفاده نمی کند ، بلکه بر اساس قواعد خاصّ خود ، مقداری از آنها را به کار می برد.

تعریف زبان : بر اساس تعریف آندره مارتینه ، زبان از وسیله های ارتباط میان افراد بشر است که بر اساس آن ، تجربه آدمی ، در هر جماعتی به گونه ای خاص ، تجزیه می شود وبه واحدهایی تقسیم می شود که دارای محتوایی معنایی وصورتی صوتی (تکواژ) هستند. این صورت نیز به واحدهایی به نام واج تجزیه می شود که تعداد آنها در هر زبانی معین است وماهیت وروابط متقابل آنها هم در هر زبان با زبان دیگر تفاوت دارد.

وظایف یا نقش های زبان : زبان دارای چهار نقش است : یک نقش اصلی وسه نقش فرعی. نقش اصلی آن «ایجاد ارتباط» است ونقش های فرعی آن ، «بیان اندیشه» ، «حدیث نَفْس» ، و «ایجاد زیبایی هنری».

زبان پیش از هر چیز ، برای ایجاد ارتباط به منظور انتقال پیام ها وتجارب به کار می رود. علاوه بر این ، زبان ابزار انتقال تفکّر وبیان اندیشه نیز هست. همچنین گاه انسان زبان را برای حدیث نفس ، یعنی بیان حالت های عاطفی شخصی وتحلیل احساسات فردی به کار می برد ودر این حال ، به واکنش مخاطب چندان توجّه ندارد. از اینها گذشته ، زبان نقش هنری هم دارد ، یعنی برای ایجاد زیبایی در کلام به کار می رود. این نقش زبان بیش تر در آثار ادبی به چشم می خورَد.

محور همنشینی ومحور جانشینی : گفتیم که زبان بر خطّ مستقیم جریان دارد وهمان است که زنجیر کلام را می سازد. هر جمله از تعدادی واحد زبانی تشکیل می شود که وجود حاضر ومحسوس

۳۹۱۱