می بخشد. بعضی از موضوعات ، مثلا وصف طبیعت ، بیش تر اقتضای چنین زبانی را دارند. اگر این گونه مقاله در استفاده از صورت های ادبی اوج گیرد ، آن را «قطعه ادبی» می توان نامید. از نمونه های خوب این نوع ، مقاله «در جست وجوی انسان» نوشته دکترعبدالحسین زرّین کوب است که در کتاب نقش بر آب درج شده است.

دوم. مقاله علمی وپژوهشی

این نوع مقاله بیش تر با استدلال وتحلیل همراه است وتعاریف واصطلاحات مخصوص ، ارزشیابی نظریه ها ، طرح معیارهای منطقی ، ونتیجه گیری های علمی ارکان آن را تشکیل می دهند. خواننده باید با منطق این نوع مقاله ارتباط برقرار کند واز رهگذر مطالعه اجزای مقاله ، با نگاه نویسنده آشنا شود. استفاده از منابع دست اوّل از مختصّات این نوع است. اگر مقاله علمی حجمی گسترده پیدا کند ، با «پایان نامه» یا «رساله علمی» همطراز می شود.

از الگوهای موفّقِ این نوع ، مقاله ای است با نام «فهرست شیخ منتجب الدّین» از آیت اللّه سید موسی شبیری زنجانی ، گنجیده در یادنامه علاّمه امینی ونیز مقاله ای به نام «تطوّر مدیحه سرایی در ادبیات فارسی» از دکتر سید جعفر شهیدی ، درج شده در نامه مینوی به سال ١٣٥٠.

سوم. مقاله مطبوعاتی وروزنامه ای

این نوع ، در روزنامه ها وگاهنامه های عمومی ، ونه تخصّصی ، بازتاب می یابد وباید بسیار روان وروشن وهمه فهم ، ودر عین حال ابتکاری وجذّاب وغیر مقلّدانه باشد. دستمایه این گونه مقاله ، معمولا رخدادهای روز وگره های اجتماعی است. مقاله مطبوعاتی باید به راحتی بتواند محسوسات را تفسیر کند ونتیجه هایی روشن وسودمند ارائه دهد.

سرمقاله ، مقاله اصلی روز ، تفسیر سیاسی ، تحلیل اقتصادی وسیاسی ، وگزارش اجتماعی از اقسام همین نوعند.

چهارم. مقاله انتقادی

نقد یعنی شناخت ارزش وجایگاه هر پدیده یا اثر. در مقاله انتقادی ، باید به روشنی نشان داد که بر پایه چه استدلال ومنطقی ، نقطه ای روشن ونقطه ای تاریک معرّفی می شود. اساس این نوع نگارش ، عدل وانصاف همراه با اطّلاعات گسترده ودقیق درباره موضوع مورد بحث است. نویسنده این گونه مقاله ، تنها به ارزش ها می اندیشد ، خواه منجر به تحسین کسی یا اثری گردد وخواه بیان کاستی های آن را در پی آوَرَد. البتّه نباید پنداشت که هر نقد کننده باید آفریننده هم باشد. هستند کسانی که مثلا یک اثر بصری را

۳۹۱۱