ترس سایه ای گذرا بر خاطرم افکند ، همچون گذرِ سایه گنجشکِ دیر کرده ای در نیمه روزِ چلّه تابستان بر دشتی بایر. (١)

همچنین توالی بسیار خوش آهنگ سین وشین را در قطعه زیر ملاحظه کنید که چه پژواک زیبایی پدید آورده است :

یاشا نشست به انتظار طلوع ، به انتظار لحظه ای که دستی ناپیدا از پسِ کوه های دور ، آن سینی سنگین طلا را به آسمان صحرا بفرستد ورنگ نارنجی را چون دانه های زر ، از درون سینی زرّین ، مشت مشت به دشت بپاشد. طلوع را از پشت پرده اشک دیدن زیبا است. (٢)

گفتنی است که خوش آهنگی از دو زاویه قابل تحلیل است؛ گاه از حیث طنین ووزن واژه ها وگاه از لحاظ آهنگ خاصّ عبارات وجمله ها. در دو مثالی که گذشت ، آهنگ جمله ها دلنشین ومطنطن بود. علاوه بر این ، لطافت وآهنگ خوش واژه ها نیز می تواند در خوش آهنگی متن مؤثّر افتد. بعضی از قواعد خوش آهنگی را می توان به این ترتیب برشمرد :

یک. واژه دارای تَنافُر حروف (= ستیزآوایی) نباشد. بدین منظور ، باید :

دو حرف همسان پیاپی تکرار نشوند. مثال :

خاک کش ، برگ گیر ، جنگ گاه ، برف فام.

مثلا فردوسی که به خوش آهنگی واژه ها بسیار عنایت داشته ، به جای «جنگ گاه» واژه های «رزمگاه» و «آوردگاه» را به کاربرده است.

حروفی که مخرجشان به هم نزدیک است ، کنار هم نیایند. مثال :

دوستدار ، خاک گیر ، شب پره.

از هجاهای بلند وکشیده ای که به حروف خشنی مانند «خ» و «ت» پایان می پذیرند ، پرهیز شود. مثال :

کیهان شناخت ، روان شناخت.

به جای این واژه ها ، می توان از واژه های زیباتر «کیهان شناسی» و «روان شناسی» استفاده کرد. به همین سبب است که مردم «لُوسْتْر» را «لُوسْتِر» می خوانند ، در حالی که اوّلی واژه اصلی است.

چندین هجای متوسّط در کنار هم قرار نگیرند. مثال :

دلدارآزاری ، هَمْکِرداری.

یای صامت پیش از یای مصوّت نیاید. مثال :

خانه یی.

در این حال ، خوب است «خانه ای» نوشته وخوانده شود.

__________________

١ ـ نفرین زمین.

٢ ـ آتش بدون دود؛ برگرفته از : زبان فارسی ، سال سوم نظام جدید آموزش متوسّطه (شماره ٤ / ٢٤٩) ، ص ٨٠.

۳۹۱۱