عمر بشریت را دربر می گیرد ثروت خاک را بیرون آورده است. زمین می رود تا شبیه به لانه زنبوری بشود که زنبورهایش فرار کرده اند ، از بس چاله وچاه ولانه برای استخراج معدن در آن حفر شده است. اینها میراث نهفته نسل ها بوده ، ونیز متعلّق به انسان های بی شمار آینده ، که فقط چند نسل آنها را بر باد داده اند. حدّ اکثر یک قرن دیگر این ذخائر بتواند دوام کند. بعد چه خواهد شد؟ مثلاً زغال سنگی که طی میلیونها سال ایجاد شده در فاصله دویست سیصد سال نابود می شود. بشریت جدید در واقع بلعندگان پس اندازهای خاکند واز سهمیه آیندگان که به هیچ وجه متعلّق به آنها نیست ، برداشت می کنند. در روز بین سی تا چهل میلیون بشکه نفت دود می شود. چیزی که از این مصرف دیوانه وار عاید نسل های آینده بتواند بشود ، بعضی کشفیات واختراعات تازه است که ممکن است آنها را به جانب منابع تازه ای رهگشا گردد؛ ولی در مقابل این همه نقد که می رود ، آن نسیه را نمی توان خیلی اطمینان بخش دانست. به هر حال ، اگر انسان در آینده به سرچشمه های تازه نیرو دست نیابد ، در معرض نابودی قرار خواهد گرفت. (١)

در بوستانی که سعدی آفریده ، خردمندان واهل بصیرت وظیفه ای مهم دارند ومسؤولیتی انسانی. بر ایشان است که مردم وزیردستان را از ثمره کارها آگاه کنند وبیدار ، وآن جا که نصیحت دشوار است از این وظیفه تن نزنند. در این عالم ، سخنان نگارین فریبنده بهایی ندارد ، بلکه سیمای مردمی درخشان است که در حقیقت دوستی تردید نمی کنند ، نظیر نیک مردی فقیر که مردانه رفتار کرد ، ودهقانی که هشدار او حاکم غور را از غفلت به هوش آورد ، یا پیر بزرگواری که در نزد حجّاج بن یوسف مصیبت را به خنده پذیره شد.

سعدی روش خدادوست زاهد را می پسندد که ارادت ستمکاری را نمی پذیرد. با پیر مبارک دمی نیز آشنا می شویم که چون فرمانروایی بیمار از او می خواهد دعایش کند تا شفا یابد ، پاسخ می دهد : بخشایش بر خلق ودلجویی آنان ، به دعا تأثیر تواند بخشید ، واو را به شفقت ونواختن دل ها رهنمون می شود.

آن جا که نهی از منکر از دست برآید چون بی دست وپایان نشستن وسکوت ورزیدن روا نیست. باید نصیحت کرد واگر مجال آن نباشد بسا که به مهر ولطف بتوان به مقصود رسید ، چنان که پارسایی چنین کرد وبزرگزاده گنجه را از معصیت به توبه واداشت. (٢)

فخر رازی سخنرانی زبردست بود ومردم برای شنیدن مجالس پند ووعظ او به رغبت حاضر می شدند. وی مورد احترام فوق العاده پادشاهان وحکّام معاصر خود قرار گرفت وثروت واعتبار زیاد به دست آورد. در جدل ومناظره بسیار قوی بود وکسی را یارای جرّ بحث با او نبود؛ گاهی

__________________

١ ـ سخن ها را بشنویم / ٨٩ و ٩٠.

٢ ـ برگ هایی در آغوش باد / ٢٧٠.

۳۹۱۱