(٥٠) مقاماتی قائل نیست ، واز روی صدق وفروتنی ، ولو به طنز ، می گوید که «چو بید بر سر ایمان خویش می لرزم». (١)

حال پس از سه بار خواندن متن مزبور ، احتمالاً درباره چینش پاراگراف های آن تأمّلاتی دارید. به نظر می رسد :

١. اساس پاراگراف بندی این متن صحیح است. البتّه مناسب تر است که از سطر ٣٤ (پس از «است») پاراگراف جدیدی تشکیل شود.

٢. با توجّه به اصلاح مذکور در بند پیش ، مجموعاً چهار پاراگراف در متن مزبور وجود دارند :

ـ پاراگراف یکم : از سطر ١ تا ٣٠.

ـ پاراگراف دوم : از سطر ٣٢ تا ٣٤.

ـ پاراگراف سوم : از سطر ٣٤ تا ٤٠.

ـ پاراگراف چهارم : از سطر ٤١ تا ٥١.

٣. در هر پاراگراف ، جمله بنیادین در آغاز قرار گرفته است.

٤. هسته هر پاراگراف از این قرار است :

ـ پاراگراف یکم : اصول مسلّم شش گانه که از شعر حافظ استنباط می شوند.

ـ پاراگراف دوم : جاذبه این حصر دو وجهی که حافظ یا صادق است یا فاسق.

ـ پاراگراف سوم : بیان لُبّ نظر گروه اوّل واشاره مؤلّف به ارزیابی آن.

ـ پاراگراف چهارم : بیان لُبّ نظر گروه دوم وتحلیل مؤلّف درباره آن.

٥. از آن جا که هسته بحث در پاراگراف اوّل تغییر نکرده است ، نمی توان آن را به چند پاراگراف تقسیم کرد. پس اگرچه این پاراگراف طولانی شده ، به همین ترتیب مناسب است.

٦. شایسته است که در پاراگراف اوّل ، موارد شش گانه (سطرهای ٣ و ٧ و ٩ و ١٢ و ٢٦ و ٢٧) سر سطر بدون فاصله نوشته شوند تا هم طولِ پاراگراف آزار دهنده نشود وهم فهم مطالب آسان تر گردد.

٧. دلیل آن که موارد شش گانه را باید بدون فاصله از سر سطر ، نه با فاصله ، نوشت ، آن است که اجزای درونی یک پاراگراف که لازم است سر سطر بیایند ، نباید با فاصله درج شوند تا معلوم باشد که پاراگراف مستقلّی آغاز نشده است.

٨. پس از هر شعر نیز چون هسته مطلب عوض نشده ، مطلب از سر سطر بدون فاصله ، نه با فاصله ، آغاز شده است.

٩. در هر پاراگراف ، جمله های پشتیبان به خوبی در خدمتِ گسترش وتوضیح مطلب اصلی هستند و

__________________

١ ـ حافظ نامه / دو وسه.

۳۹۱۱