برای آن که میان اجزای فعل مرکّب فاصله نیفتد ، باید در جمله بالا قدری تصرّف کرد ، یعنی متمِّم را زودتر آورد وصفت را ضمن یک قید :

خواننده در فهمیدن مطالب کتاب به قدر لازم سعی نکرده است.

٢٩ ـ «فعل غیر شخصی» را در جای مناسب قرار دهیم

«فعل غیر شخصی» فعلی است که ساخت واحد دارد وهمراه فعل اصلی ، ساخت های متفاوت می یابد؛ همچون «باید» و «می توان». لازم نیست که فعل غیر شخصی به فعل اصلی بپیوندد ، امّا خوب است که فاصله ای زیاد با آن نداشته باشد. مثلاً هر سه جمله زیر درستند وباید متناسب با نوع تأکید وآهنگ جمله ، گزینش گردند :

در این مورد ، چنین می توان گفت …

در این مورد ، می توان چنین گفت …

می توان در این مورد ، چنین گفت …

٣٠ ـ در صورت لزوم ، «مفعول مُؤوَّل» بیاوریم

مفعول نیز ، همانند نهاد ، گاه درازا می یابد وجمله را بدنما می کند. از راه های رفع این عیب ، به کار بردن «مفعول مُؤَوَّل» است. در این حال ، یعنی مفعول را به شکل یک جمله پس از حرف ربط وبدون حرف نشانه به کار می بریم.

مثال :

مفعول صریح :

نگارش این اثر به قلم میرزای بزرگ در سال ١٠٢٧ قرا می توان مسلّم دانست.

مفعول مؤوّل :

می توان مسلّم دانست که این اثر به قلم میرزای بزرگ در سال ١٠٢٧ ق نگارش یافته است.

٣١ ـ «را» ی زاید نیاوریم

حرف نشانه «را» گاه زاید است ونوشته را سُست وابتدایی نشان می دهد. معمولاً این عیب آن گاه جلوه می کند که جمله دارای «نهاد مفعولی» باشد. نهاد مفعولی ، رکنی از جمله است که از لحاظ دستوری برای فعل جمله پایه ، نهاد به شمار آید واز لحاظ معنا برای فعل جمله پیرو ، مفعول باشد. در مثال زیر ، «پیامبران» از لحاظ معنا مفعولِ «فرستاد» است واز لحاظ دستوری نهادِ «بودند» :

پیامبرانی که خدا فرستاد ، هادیان بشر بودند.

این جمله نیاز به «را» ندارد ، زیرا نهاد مفعولی در حقیقت «نهاد» است ونهاد هرگز «را» نمی پذیرد.

۳۹۱۱