شاگردان مكتب اهل بيت بودند در صف اول متكلمين قرار داشتند.

گذشته از اين كه (١) سلسله متكلمين اهل سنت از اشاعره ومعتزله وغير ايشان به پيشواى اول شيعه على عليه‌السلام مى رسد.

واما كسانى كه به آثار صحابه پيغمبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله آشنائى دارند خوب مى دانند كه در ميان اينهمه آثار كه از صحابه ( كه در حدود دوازده هزار نفر از ايشان ضبط شده ) در دست است حتى يك اثر كه مشتمل بتفكر فلسفى باشد نقل نشده تنها اميرالمؤمنين عليه‌السلام است كه بيانات جذاب وى در الهيات عميق ترين تفكرات فلسفى را دارد.

صحابه وعلماء تابعين كه به دنبال صحابه آمده اند وبالاخره عرب آن روز به تفكر آزاد فلسفى هيچ گونه آشنائى نداشتند. ودر سخنان دانشمندان دو قرن اول هجرى نمونه اى از كنجكاوى فلسفى ديده نمى شود تنها بيانات عميق پيشوايان شيعه وبالخصوص امام اول وهشتم شيعه است كه ذخائر بيكرانى از افكار فلسفى را دارا است وآنان مى باشند كه گروهى از شاگردان خود را به اين طرز تفكر آشنا ساختند.

آرى عرب از طرز تفكر فلسفى دور بود تا نمونه اى از آن را در ترجمه ى برخى از كتب فلسفى يونان بعربى در اوايل قرن دوم هجرى ديد وپس از آن كتب بسيارى در اوائل قرن سوم هجرى از يونانى وسريانى وغير آن بعربى ترجمه شد وروش تفكر فلسفى در دسترس عموم قرار گرفت وبا اينحال اكثريت فقهاء ومتكلمين به فلسفه وساير علوم عقليه كه مهمانان تازه واردى بودند روى خوشى نشان نمى دادند واين مخالفت اگر چه در آغاز كار به واسطه حمايتى كه حكومت وقت از اين علوم مى كرد ، تأثير قابل توجهى نداشت ولى پس از كمى صفحه برگشت وهمراه منع اكيد كتب فلسفى را بدريا ريختند ورسائل اخوان الصفا كه تراوش فكرى يك عده مؤلفين

__________________

(١) شرح ابن ابى الحديد ، ج ١

۲۱۲۱