مى توانست در آغاز خلافت خود با عناصر مخالف موقتاً از درِ آشتى وصفا درآمده آنان را با مداهنه راضى وخشنود نگه دارد وبدين وسيله خلافت خود را تحكيم كند سپس به قلع وقمع شان بپردازد.

ولى اينان اين نكته را ناديده گرفته اند كه خلافت على يك نهضت انقلابى بود ونهضت هاى انقلابى بايد از مداهنه وصورت سازى دور باشد مشابه اين وضع در زمان بعثت پيغمبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله نيز پيش آمد وكفار ومشركين بارها به آن حضرت پيشنهاد سازش دادند واين كه آن حضرت به خدايانشان متعرض نشود ايشان نيز كارى با دعوت وى نداشته باشند ولى پيغمبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله نپذيرفت با اين كه مى توانست در آن روزهاى سخت مداهنه وسازش كرده موقع خود را تحكيم نمايد سپس به مخالفت دشمنان قد علم كند. اساساً دعوت اسلامى هرگز اجازه نمى دهد كه در راه زنده كردن حقى حق ديگرى كشته شود يا باطلى را با باطل ديگرى رفع نمايند وآيات زيادى در قرآن كريم در اين باره موجود است. (١)

گذشته از اين كه مخالفين على در راه پيروزى ورسيدن به هدف خود از هيچ جرم وجنايت ونقض قوانين صريح اسلام ( بدون استثنا ) فروگزارى نمى كردند وهر لكه را به نام اين كه صحابى هستند ومجتهدند توجيه مى كردند ، ولى على عليه‌السلام به قوانين اسلام پاى بند بود.

از على عليه‌السلام در فنون متفرقه عقلى ودينى واجتماعى نزديك به يازده هزار كلمات قصار ضبط شده (٢) ومعارف اسلام را (٣) در سخنرانى هاى خود با بليغ ترين لهجه و

__________________

(١) به شأن ونزول آيه ٥ ، سوره ص : ﴿ وَانْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلى آلِهَتِكُمْ وآيه ٧٣ سوره اسرى : ﴿ وَلَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئاً قَلِيلاً وآيه ٩ سوره قلم : ﴿ وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ در تفاسير روايتى مراجعه شود

(٢) غرر الحكم ودرر الكلم

(٣) مروج الذهب ، ج ٢ ، ص ٤٣١ وابن ابى الحديد ، ج ١ ، ص ١٨١

۲۱۲۱