تحقيقاً ما انسان را از خلاصه اى كه ازگل گرفته شده بود آفريديم. سپس او را نطفه اى قرار داديم در جايگاه آرامى سپس نطفه را خونى بسته كرديم پس خون بسته را گوشتى جويده شده كرديم سپس گوشت جويده شده را استخوان هايى كرديم پس استخوان ها را گوشت پوشانيديم پس از آن او را آفريده ديگرى بى سابقه قرار داديم.

از سياق آيات روشن است كه صدر آيات ، آفرينش تدريجى مادى را وصف مى كند ودر ذيل كه به پيدايش روح يا شعور واراده اشاره مى كند آفرينش ديگرى را بيان مى كند كه با نوع آفرينش قبلى مغاير است.

ودر جاى ديگر در پاسخ استبعاد منكرين معاد به اين مضمون كه انسان پس از مرگ ومتلاشى شدن بدن وگم شدن او در ميان اجزاى زمين چگونه آفرينش تازه اى پيدا كرده انسان نخستين مى شود ؟ مى فرمايد :

بگو فرشته مرگ شما را از ابدانتان مى گيرد پس از آن به سوى خداى خودتان بر مى گرديد يعنى آنچه پس از مرگ متلاشى گشته ودر ميان اجزاى زمين گم مى شود بدن هاى شماست ولى خودتان « ارواح » به دست فرشته مرگ از بدن هايتان گرفته شده ايد وپيش ما محفوظيد (١) .

گذشته از اين گونه آيات ، قرآن كريم با بيانى جامع مطلق روح را غير مادى معرفى مى كند چنان كه مى فرمايد :

از تو حقيقت روح را مى پرسند بگو روح از سنخ امر خداى من است (٢) .

ودر جاى ديگر در معرفى امر خود مى گويد :

امر خدا وقتى كه چيزى را خواست اين است وبس كه بفرمايد بشو آن چيز بى توقف مى شود وملكوت هر شىء همين است (٣) .

__________________

(١) سجده ، آيه ١١.

(٢) اسراء ، آيه ٨٥.

(٣) يس ، آيه ٨٣.

۲۱۲۱