شدید رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله مانع از آن شده بود که خود پیامبر صلى‌الله‌عليه‌وآله در صحنه نبرد شخصاً حاضر شود وفرماندهی سپاه را برعهده بگیرد ، از این رو هر روز پرچم را به دست یکی از مسلمانان می داد ومأموریت فتح آن قلعه را به وی محول می کرد ، ولی آن ها یکی پس از دیگری بدون اخذ نتیجه باز می گشتند. روزی پرچم را به دست ابوبکر وروز بعد به عمر داد وهر دو نفر بدون این که پیروزی به دست آورند ، به اردوگاه ارتش اسلام بازگشتند.

تحمل این وضع برای رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله بسیار سنگین بود. حضرت با مشاهده این وضع فرمود : «فردا این پرچم را به دست کسی خواهم داد که خداوند این دژ را به دست او می گشاید ; کسی که خدا ورسول خدا را دوست می دارد وخدا ورسولش نیز او را دوست می دارند». (۱)

آن شب یاران پیامبر اسلام در این فکر بودند که فردا پیامبر ، پرچم را به دست چه کسی خواهد داد؟ هنگامی که آفتاب طلوع کرد ، سربازان ارتش اسلام دور خیمه پیامبر را گرفتند وهر کدام امیدوار بود که حضرت پرچم را به دست او دهد. در این هنگام پیامبر فرمود : علی کجاست؟ عرض کردند : به درد چشم دچار شده وبه استراحت پرداخته است. پیامبر فرمود : علی را بیاورید. وقتی علی عليه‌السلام آمد ، حضرت از آب دهان مبارکش به چشم او مالید واز برکت آن ، ناراحتی علی عليه‌السلام بهبود یافت. آن گاه پرچم را به دست او داد. علی عليه‌السلام گفت : یا رسول الله آن قدر با آنان می جنگم تا اسلام بیاورند. پیامبر فرمود : به سوی آنان حرکت کن وچون به قلعه آنان رسیدی ، ابتدا آنان را به اسلام دعوت کن وآن چه را در برابر خدا وظیفه دارند (که از آیین حق الهی پیروی کنند) به آنان یادآوری کن. به خدا سوگند اگر خدا یک نفر را به دست تو هدایت کند ، بهتر از این است که دارای شتران

__________________

۱ ـ «لأَعُطِیَنَّ هذِهِ الرایهَ غَداً رَجُلاً یَفْتح اللهُ علی یَدَیْهِ ، یُحِبُّ اللهَ وَرَسُولَهُ ویُحِبّهُ اللهُ ورسولُهُ. «ابن عبدالبر» گفتار پیامبر اسلام صلى‌الله‌عليه‌وآله را به این صورت نقل کرده است : «لأَ ُعطین الرایه رجلاً یحب الله ورسوله لیس بفَرّار یفتح الله علی یدیه» (الإستیعاب فی معرفه الأصحاب ، ج ۳ ، ص ۳۶).

۷۵۸۱