«عبدالله» را رد کرد واز او به متوکل شکایت کرد.

متوکل مانند اغلب سیاست مداران جهان ، با یک حرکت مزوّرانه ودو پهلو ، از یک طرف «عبدالله بن محمد» را از کار برکنار کرد واز طرف دیگر به کاتب دربار خویش دستور داد نامه ای به حضرت بنویسد که برحسب ظاهر ، علاقه متوکل را نسبت به امام عليه‌السلام بیان می کرد ، ولی در واقع دستور جلب محترمانه! حضرت بود وبعداً خواهیم دید که متوکل چه فشارها وتضییقاتی برای امام عليه‌السلام فراهم ساخت. نامه بدین مضمون بود :

«به نام خدا ؛ پس از حمد وثنای خداوند ، امیرالمؤمنین شما را خوب می شناسد ، شخصیت ، بزرگواری ونسبت وقرابت شما را با رسول خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله رعایت می کند ، وتنها هدف او جلب رضایت وخشنودی خداوند وشما است. اکنون دستور دادند که طبق درخواست شما فرمانده جنگ وامام جمعه شهر ، «عبدالله بن محمد» ، که مرتکب خلاف واهانت به شما شده است ، برکنار وبه جای او «محمد بن فضل» منصوب شود. او دستور دارد در برابر امر شما مطیع بوده در تکریم وتعظیم شما نهایت سعی وکوشش را به عمل آورد تا بدانوسیله به خدا ورسول او وامیرالمؤمنین (متوکل) تقرب جوید.

امیرالمؤمنین مشتاق دیدار شما است ، تا تجدید عهدی صورت گیرد ، اگر مایل به زیارت خلیفه باشید وبه آن علاقه دارید ، می توانید به اتفاق خانواده ودوستان وعلاقه مندان حرکت کنید. برنامه سفر به اختیار خودتان است ، هرجا خواستید توقف نمایید. در صورت تمایل ، خدمت گزار خلیفه ، «یحیی بن هرثمه» ، ملازم رکاب خواهد بود وبه خدمت گزاری شما مفتخر خواهد شد ، زیرا شما نزد ما محترمید وما شدیداً به شما علاقه مندیم. والسلام علیکم ورحمه اللّه وبرکاته. (۱)

بدون تردید امام از سوء نیت متوکل آگاه بود ، ولی چاره ای جز رفتن به

__________________

۱ ـ مجلسی ، همان کتاب ، ج ۵۰ ، ص ۲۰۰ ؛ کلینی ، اصول کافی ، ج ۱ ، ص ۵۰۱ ؛ شیخ مفید ، الإرشاد ، ص ۳۳۳ ؛ أربلی ، علی بن عیسی ، کشف الغمّه ، ج ۳ ، ص ۱۷۲.

۷۵۸۱