هرج ومرج حکم فرما شد وسربازان فاسدِ حکومت واراذل واوباش ، شهر را ناامن کردند به طوری که زنان وکودکان را آشکارا می ربودند ، به راهزنی می پرداختند واموال مردم را به زور می گرفتند ، وکسی حریف آن ها نمی شد ، تا آن که مردم به ستوه آمدند ودر هر محله ، گروهی از صالحان ، گروه داوطلب امر به معروف ونهی از منکر تشکیل دادند وبا گروه آشوب طلب مقابله کردند وتوانستند تا حدودی امنیت را به شهر برگردانند. (۱)

از طرف دیگر گروهی از طرفداران حکومت عباسی ومخالفان ولیعهدی امام رضا عليه‌السلام ودشمنان فضل بن حسن ، در بغداد اجتماع کرده مأمون را از خلافت خلع وبا ابراهیم پسر مهدی عباسی به عنوان خلیفه بیعت کردند. (۲) در حالی که مأمون با حیله های فضل ، در گوشه وکنار مرو از کل این حوادث بی خبر بود!

(در این اوضاع واحوال ، امام تنها کسی بود که مستقیماً به مأمون دسترسی داشت ومی توانست این گونه اخبار را به او برساند. از این رو امام از این فرصت بی بدیل ، برای گزارش خواسته های برحق مردم ودادخواهی آن ها وانتقال اخبار اوضاع آشفته کشور به مأمون استفاده می کرد وبه او هشدار می داد که به مشکلات مردم رسیدگی کند. در این زمینه به عنوان نمونه به دو مورد تاریخی اشاره می کنیم :

۱. روزی امام فتنه هایی را که پس از کشته شدن محمد امین برخاسته بود وخیانت فضل را در بی خبر نگه داشتن او از اوضاع ، به وی گزارش کرد واو را کاملاً در جریان اوضاع وحوادث قرار داد وفرمود : در بغداد عباسیان تو را خلع کرده با ابراهیم بن مهدی بیعت کرده اند. مأمون گفت : نه ؛ فضل به من گفته که مردم او را به عنوان حاکم شهر انتخاب کرده اند ، نه به عنوان خلیفه!

__________________

۱ ـ طبری ، همان ، ص ۲۴۱ ، حوادث سال ۲۰۱.

۲ ـ طبری ، همان ، ص ۲۴۳.

۷۵۸۱