این رو در مواردی ، از باب «نصیحه ائمه المسلمین» (۱) و «افضل الجهاد کلمه عدل عند امام جائر» (۲) ، به سیاست نادرست مأمون اعتراض می کرد واو را ارشاد وبه وظایف ومسئولیت سنگینش آشنا می کرد واز بیان حقیقت باکی نداشت. (۳) برای روشن شدن اهمیت نقش امام در این زمینه ومیزان آشفتگی اوضاع کشور در آن روز ، لازم است یادآوری کنیم که فضل بن سهل ، با چراغ سبز مأمون مانند برامکه در عصر هارون همه امور کشور را قبضه کرده بود وحلقه ای امنیتی دور مأمون ایجاد کرده ، او را از اوضاع کشور بی خبر نگه داشته بود وخود مستبدانه حکومت می کرد. او اجازه نمی داد کسی به مأمون دسترسی پیدا کرده مشکلات را به او گزارش کند یا از ظلم ها وستم ها شِکْوه کند. حتی فرماندهان بزرگی مانند هرثمه بن اعین ، یحیی بن مُعاذ وعبدالعزیز بن عمران دسترسی به مأمون نداشتند. چنان که هرثمه بن اعین پس از سرکوب قیام ابی السرایا ومحمد بن محمد علوی ، به دلگرمی خوش خدمتی هایش به مأمون وپدرش ، از عراق عازم مرو شد تا وضع آشفته عراق را به وی گزارش کرده اعلام کند که فضل ، اخبار کشور را از او کتمان می کند واو را در بی خبری نگه می دارد ولذا صلاح است که مأمون به عراق برود ، اما پیش از رسیدن هرثمه به مرو ، فضل چنان ذهن مأمون را نسبت به او مشوش کرده او را یاغی ومفسده جو معرفی کرد که وقتی او وارد مجلس مأمون شد ، خلیفه حتی فرصت صحبت کردن به او را نداد! وبدون اجازه دفاع به او ، دستور داد نخست او را بازداشت کردند وسپس کشتند. (۴)

در اثر استبداد فضل وبی خبری مأمون کار به جایی رسید که در بغداد

__________________

۱ ـ من خطبه النبی صلى‌الله‌عليه‌وآله فی مسجد الخیف فی حجه الوداع : ثلاث لا یغلّ علیهنّ قلب امرئ مسلم : اخلاص العمل لله والنصیحه لأئمه المسلمین واللزوم لجماعتهم فان دعوتهم محیطه من ورائهم ... (کلینی ، اصول کافی ، ج ۱ ، ص ۴۰۴).

۲ ـ صدوق ، الخصال ، ص ۶۰ ؛ کلینی ، کافی ، ج ۵ ، ص ۶۰.

۳ ـ صدوق ، عیون اخبارالرضا ، ج ۱ ، ص ۲۶۵ ؛ شیخ مفید ، الإرشاد ، ص ۳۱۵.

۴ ـ طبری ، تاریخ الأمم والملوک ، ج ۱۰ ، ص ۲۳۶ ، حوادث سال ۲۰۰.

۷۵۸۱