در عین حساسیت ، سخت بی عاطفه ؛ در عین صداقت ، دروغ گو ؛ ودر عین بی ریایی وصفا ، حتی خویشتن را بفریبد! این ها تضادهایی است که نه تنها جمع آن ها در بشر ممکن است ، بلکه از خصوصیات وجود دو بخش «آگاه» و «ناآگاه» روح انسانی است». (۱)

این گونه افراد ، دارای احساسات کاذب ومتضاد هستند وبه همین جهت رفتاری نامتعادل دارند : در عین «تجمل پرستی» واشرافیت ، گاه گرایش های «زاهدانه» وصوفی گرانه دارند ، نیمی از فضای فکری آنان تحت تأثیر تعالیم دینی است ، ونیم دیگر جولانگاه لذت طلبی وماده پرستی. اگر گذارشان به مسجد بیفتد ، در صف عابدان قرار می گیرند ، وهرگاه به میکده گذر کنند ، لبی تر می کنند! از یک سو خشونت را از حد می گذرانند واز سوی دیگر اشک ترحم می ریزند!

تاریخ ، نمونه هایی از این افراد چندشخصیتی به خاطر دارد که یکی از آنان «هارون الرشید» است.

هارون که در دربار خلافت به دنیا آمده واز کوچکی ، با عیش وخوشگذرانی خو گرفته بود ، طبعاً کشش نیرومندی به سوی لذت طلبی وخوشگذرانی واشرافی گری داشت ، واز سوی دیگر محیط کشور اسلامی وموقعیت وی ، ایجاب می کرد که یک فرد مسلمان وپایبند به مقررات آیین اسلام باشد ، از این رو ، وجود او معجونی از خوب وبد وزشت وزیبا بود.

او خصوصیات عجیب ومتضادی داشت که در کمتر کسی به چشم می خورد. ظلم وعدل ، رحم وخشونت ، ایمان وکفر ، سازگاری وسخت گیری ، به طرز عجیبی در وجود او به هم آمیخته بود. او از یک سو از ظلم وستم باک نداشت وخون های پاک افراد بی گناه ، مخصوصاً فرزندان برومند وآزاده پیامبر اسلام صلى‌الله‌عليه‌وآله را بی باکانه می ریخت ، واز سوی دیگر هنگامی که پای وعظ

__________________

۱ ـ دکتر صاحب الزمانی ، ناصرالدین ، آن سوی چهره ها ، ص ۳۱.

۷۵۸۱