پدرم ، موسی بن جعفر ، نقل کرد که از پدرش جعفر بن محمد شنیده بود که می گفت :

«... زید برای قیامش با من مشورت کرد ، من به او گفتم : عموجان اگردوست داری که همان شخص به دار آویخته در کناسه (کوفه) باشی ، راه تو همین است وموقعی که زید از حضور امام صادق عليه‌السلام بیرون رفت ، امام فرمود : وای به حال کسی که ندای او را بشنود وبه یاری او نشتابد». (۱)

این روایت شاهد خوبی است بر این که قیام زید با اجازه امام بوده است ، امّا چون مسئله خروج زید می بایست با رعایت اصول احتیاط وحساب شده باشد وممکن بود مداخله امام وموافقت او با قیام زید به گوش دشمن برسد ، نه امام ونه خود زید ونه اصحاب نزدیک آن حضرت ، به هیچوجه مایل نبودند کسی از آن اطلاع یابد.

امام صادق عليه‌السلام در گفتوگو با یکی از یاران زید که در رکاب او شش تن از سپاه امویان را کشته بود ، فرمود : خداوند مرا در این خون ها شریک گرداند. به خدا سوگند عمویم زید ، روش علی ویارانش را در پیش گرفت. (۲)

زید از معتقدین به امامت حضرت صادق عليه‌السلام بوده است ، چنان که از او نقل شده است که می گفت : جعفر ، امام ما در حلال وحرام است. (۳)

همچنین می گفت : در هر زمانی یک نفر از ما اهل بیت حجت خداست وحجت زمان ما برادرزاده ام جعفر بن محمد است ، هر کس از او پیروی کند ، گمراه نمی شود وهر کس با او مخالفت ورزد ، هدایت نمی یابد. (۴)

امام صادق عليه‌السلام می فرمود :

__________________

۱ ـ صدوق ، عیون اخبار الرضا عليه‌السلام ، ج ۱ ، ص ۲۲۵ ، باب ۲۵ ، حدیث ۱ رضوی اردکانی ، سید ابوفاضل ، شخصیّت وقیام زید بن علی عليه‌السلام ، ص ۱۷۳.

۲ ـ تستری ، شیخ محمد تقی ، قاموس الرجال ، ج ۴ ، ص ۵۷۰.

۳ ـ طوسی ، اختیار معرفه الرجال (معروف به رجال کشّی) ، تحقیق : حسن مصطفوی ، ص ۳۶۱.

۴ ـ صدوق ، الأمالی ، ص ۳۲۵ ، مجلس ۸۱ ، ح ۶ ؛ تستری ، همان کتاب ، ج ۴ ، ص ۵۷۴.

۷۵۸۱