رفت وآمد داشتند ، گردن می زدند. (۱)

امام یاران خود را از نزدیکی وهمکاری با دربار خلافت باز می داشت. روزی یکی از یاران امام پرسید : برخی از ما شیعیان گاهی دچار تنگ دستی وسختی معیشت می گردد وبه او پیشنهاد می شود که برای این ها (بنی عباس) خانه بسازد ، نهر بکند (واجرت بگیرد) ، این کار از نظر شما چگونه است؟ امام فرمود : من دوست ندارم که برای آن ها (بنی عباس) گرهی بزنم یا درِ مشکی را ببندم ، هرچند در برابر آن پول بسیاری بدهند ، زیرا کسانی که به ستم گران کمک کنند ، در روز قیامت در سراپرده ای از آتش قرار داده می شوند تا خدا میان بندگان حکم کند. (۲)

امام ، شیعیان را از ارجاع مرافعه به قُضات دستگاه بنی عباس نهی می کرد واحکام صادر شده از محکمه آن ها را شرعاً لازم الإجرا نمی شمرد. امام هم چنین به فقیهان ومحدثان هشدار می داد که به دستگاه حکومت وابسته نشوند ومی فرمود : فقیهان اُمَنای پیامبرانند ، اگر دیدید به سلاطین روی آوردند (وبا ستمکاران دمساز وهمکار شدند) به آنان بدگمان شوید واطمینان نداشته باشید. (۳)

روزی ابوجعفر منصور به امام صادق عليه‌السلام نوشت : چرا مانند دیگران نزد ما نمی آیی؟

امام در پاسخ نوشت : ما (از لحاظ دنیوی) چیزی نداریم که برای آن از تو بیمناک باشیم وتو نیز از جهات اُخروی چیزی نداری که به خاطر آن به تو امیدوار گردیم. تو نه دارای نعمتی هستی که بیاییم به خاطر آن به تو تبریک بگوییم ونه خود را در بلا ومصیبت می بینی که بیاییم به تو تسلیت دهیم ، پس چرا نزد تو بیاییم؟!

__________________

۱ ـ طوسی ، اختیار معرفه الرجال (معروف به رجال کشّی) ، تحقیق : حسن مصطفوی ، ص ۲۸۲.

۲ ـ شیخ حر عاملی ، وسائل الشیعه ، ج ۱۲ ، ص ۱۲۹.

۳ ـ حیدر ، اسد ، الإمام الصادق والمذاهب الأربعه ، ج ۳ ۴ ، ص ۲۱ (به نقل از حلیه الأولیاء).

۷۵۸۱