گفت : دویست هزار؟

گفتم : آری وشاید نیمی از جهان.

به دنبال این گفتوگو ، امام همراه سدیر به «ینبع» رفت ودر آن جا گله بزغاله ای را دید وفرمود : ای سدیر ، اگر شمار یاران وپیروان ما به تعداد این بزغاله ها رسیده بود ، ما بر جای نمی نشستیم. (۱)

از این حدیث چنین نتیجه می گیریم که نظر امام به درستی این بود که تنها در دست گرفتن حکومت کافی نیست ومادام که حکومت از طرف نیروها وعناصر آگاه مردمی پشتیبانی نشود ، برنامه دگرگون سازی واصلاح اسلامی محقق نمی گردد ؛ نیروها وعناصری که هدف های آن حکومت را بدانند ، به نظریه های آن ایمان داشته باشند ، در راه پشتیبانی آن گام بردارند ، مواضع حکومت را برای توده های مردم تفسیر کنند ودر مقابل گردبادهای حوادث پایداری وایستادگی به خرج بدهند.

از گفتوگوی امام صادق عليه‌السلام درمی یابیم که اگر امام می توانست به یاران ونیروهایی تکیه کند که پس از پیروزی مسلحانه بر خصم ، هدف های اسلام را تحقق می بخشند ، پیوسته آمادگی داشت که به قیام مسلحانه دست زند ، اما اوضاع واحوال وشرائط زمان اجازه این کار را نمی داد ، زیرا این کار امری بود که اگر هم قطعاً با شکست رو به رو نمی شد ، باز هم نتایج آن تضمین شده نبود ، به عبارت دیگر ، با آن شرائط موجود اگر قیام شکست نمی خورد ، پیروزی آن نیز مسلّم نبود. (۲)

__________________

۱ ـ کلینی ، الأصول من الکافی ، ج ۲ ، ص ۲۴۲.

۲ ـ ادیب ، عادل ، زندگانی تحلیلی پیشوایان ما ، ترجمه دکتر اسدالله مبشری ، ص ۱۸۳ ۱۸۵ (با تلخیص واندکی تغییر در عبارت).

۷۵۸۱