خیراندیشی را درباره هرمسلمانی برخود واجب می دانم ، چگونه آن را درباره تو روا ندارم؟ ای عبدالله ، این آروزهای باطل را از خود دور کن وبدان که این دولت از آن بنی عباس خواهد بود ، ومانند همین نامه برای من نیز آمده است. عبدالله با ناراحتی از نزد جعفر بن محمد بیرون رفت.

«عمر بن زین العابدین» نیز با نامه ابوسلمه برخورد منفی داشت. وی نامه را رد کرد وگفت : من صاحب نامه را نمی شناسم که پاسخش را بدهم. (۱)

هنگامی که پرچم های پیروزی به اهتزاز در آمد ونشانه های فتح نمایان شد ، «ابوسلمه» برای بار دوم طی نامه ای به امام صادق عليه‌السلام نوشت : «هفتاد هزار جنگ جو در رکاب ما آماده هستند ، اکنون موضع خود را روشن کن». امام عليه‌السلام باز همان جواب قبلی را داد. (۲)

ابوبکر حضرمی روایت می کند که من وابان بن تغلب به محضر امام صادق عليه‌السلام رسیدیم واین هنگامی بود که پرچم های سیاه در خراسان برافراشته شده بود. عرض کردیم : اوضاع را چگونه می بینید؟ حضرت فرمود :

«در خانه های خود بنشینید ، هر وقت دیدید ما گرد مردی جمع شده ایم ، با سلاح به سوی ما بشتابید». (۳)

امام در بیان دیگری به یاران خود فرمود :

«زبان های خود را نگاه دارید واز خانه های خود بیرون نیایید ، زیرا آن چه به شما اختصاص دارد (حکومت راستین اسلامی) به این زودی به شما نمی رسد ...». (۴)

__________________

۱ ـ ابن طقطقی ، همان کتاب ، ص ۱۵۴ ؛ مسعودی ، مروج الذهب ، ج ۳ ، ص ۲۵۳ ۲۵۴. مسعودی از نامه عمر بن زین العابدین یاد نمی کند.

۲ ـ مجلسی ، بحارالأنوار ، ج ۴۷ ، ص ۱۳۳.

۳ ـ مجلسی ، همان کتاب ، ج ۵۲ ، ص ۱۳۹.

۴ ـ همان.

۷۵۸۱