شیفته دنیا نمی گردند ، (به دیدار خدا) دل بستند وآن گاه به (میعاد) معبود فراخوانده شدند وچندی نگذشت که (به اسلاف خود) پیوستند. در صورتی که دنیا تو را در این سن پیری وبا این مقام علمی ودر این دم مرگ (۱) ، این گونه گمراه وشیفته سازد ، پس ؛ از جوانان کم سن وسال ، نادان ، سست رأی ، واشتباهکار چه انتظاری می توان داشت؟ «انا للّه وانا الیه راجعون» به چه کسی باید پناه برد واز چه کسی باید چاره درماندگی را خواست؟ از مصیبت خود ، وآن چه در تو مشاهده می کنیم ، به خدا شکوه می کنیم ودر این مصیبتی که توسط تو بر ما وارد شده انتظار اجر وپاداش از پیشگاه او داریم.

بنگر که چگونه سپاس خدا را که درخُردی وبزرگی ، به تو روزی داده به جای آوردی؟ وچگونه در پیشگاه خدا که تو را در پرتو دینش در میان مردم آبرو بخشیده ، تعظیم می کنی؟ وچگونه حرمت کسوت الهی را که تو را در آن کسوت بین مردم پوشیده داشته ، حفظ می کنی؟ ومیزان نزدیکی یا دوری تو ، نسبت به خدا که به تو دستور داده است به او نزدیک وتسلیم فرمانش باشی ، تا چه حد است؟

تو را چه شده است که از خواب غفلت بیدار نمی شوی واز لغزش هایت توبه نمی کنی؟ ومی گویی : «به خدا سوگند هیچوقت حرکتی برای خدا نکرده ام که در آن دین خدا را زنده کرده یا باطلی را از بین برده باشم»!؟

آیا این است شکر نعمت پروردگار که تو را حامل علوم دین قرار داده است؟! چه قدر می ترسم که مصداق این سخن خدا در قرآن باشی که فرمود : «نماز را ضایع کردند وپیروی از شهوات نمودند وبه زودی

__________________

۱ ـ با توجه به این که تولد زهری را در سال ۵۸ ق وشهادت امام چهارم را در سال ۹۴ یا ۹۵ ق نوشته اند ، اگر فرضاً امام این نامه را در آخرهای عمرش نوشته باشد ، زهری در آن زمان در حدود ۳۶ سال داشته وپیر نبوده است. در این جا چند احتمال وجود دارد ویکی از آن ها این است که تولد زهری پیش از سال ۵۸ بوده است ودر ضبط تاریخ تولد او اشتباه رخ داده است. چنان که ابن خلّکان تولد او را در سال ۵۱ وذهبی در سال ۵۰ نوشته است.

۷۵۸۱