سپس وی را تزویج نموده است. عبدالملک طی نامه ای که به امام نوشت ، این کار را برای آن حضرت نقصی شمرد واعتراض کرد که چرا حضرت با یکی از افراد همشأن خود از قریش وصلت نکرده است؟!

امام در پاسخ وی نوشت : بزرگ تر وبالاتر از پیامبر کسی نبود ، او کنیز وزن (مطلّقه) برده خود را به همسری گرفت. خداوند هر پستی ای را با اسلام بالا برد ، هرنقصی را با آن کامل ساخت وهر لئیمی را در پرتو آن کریم ساخت ، پس هیچ فرد مسلمانی پست نیست وپستی ای جز پستی جاهلیت نمی باشد. (۱)

عبدالملک با این کار می خواست به امام هشدار بدهد که همه کارهای او حتی امور داخلی وشخصی او را زیر نظر دارد!. در چنین شرائطی حرکت انقلابی چگونه امکان داشت؟ گویا امام سجاد با درک این شرائط تلخ وناگوار بود که در دعای خود به پیشگاه خدا عرض می کرد :

«چه بسا دشمنی که شمشیر عداوتش را برضد من آخته ، دم تیغش را برای ضربه زدن برمن تیز کرده وسرنیزه اش را به قصد جان من تیز ساخته است ، زهرهای جانکاهش را برای کام من در جام فرو ریخته ومرا آماج تیرهای خویش قرار داده وچشم مراقبتش برای کنترل من نخفته است ومصمم است که به من گزند برساند وتلخابه مرارت خود را به من بنوشاند!

خدایا ناتوانِیَم را از تحمل گرفتاری ها ورنج های گران ، عجزم را از شکست دادن آن که آهنگ جنگ با من کرده ، تنهاییم را در برابر فزونی کسانی که با من دشمنی نموده وبرای گرفتار کردنم در کمین نشسته اند ، در نظر گرفتی وبه یاریم آغاز کردی وبه من نیرو بخشیدی». (۲)

__________________

۱ ـ کلینی ، فروع کافی ، ج ۵ ، ص ۳۴۴ (کتاب نکاح باب المؤمن کفو المؤمن) ور.ک : محمد بن سعد ، الطبقات الکبری ، ج ۵ ، ص ۲۱۴ ؛ مجلسی ، بحارالأنوار ، ج ۴۶ ، ص ۱۰۵ ؛ ابن قُتیبه دینوری ، عیون الأخبار ، ج ۴ ، ص ۸.

۲ ـ صحیفه سجادیه ، ترجمه صدر بلاغی ، دعای ۴۹ (برای دفع مکر دشمنان) ، ص ۶۱۰.

۷۵۸۱