زن را با سجع گویی چه کار؟ (حالا چه وقت سجع گفتن است؟) (۱)

ابن زیاد می خواست وانمود کند که هرکس برحسب ظاهر در جبهه نظامی شکست بخورد ، رسوا شده است ، زیرا اگر او به حق بود ، در جبهه نظامی غالب می شد.

زینب کبری عليها‌السلام که به خوبی می دانست پسر زیاد از چه دیدگاهی سخن می گوید ، پایگاه فکری او را درهم کوبید ، وبا این سخنانش اعلام کرد که معیار «شرف وفضیلت» ، حقیقت جوبی وحقیقت طلبی است ، نه قدرت ظاهری. زینب اعلام کرد که کسی که در راه خدا شهید شده رسوا نمی شود ، رسوا کسی است که ظلم وستم کند واز حق منحرف شود.

عُبیدالله بن زیاد انتظار داشت زینبِ مصیبت دیده ، وعزیز از دست داده ، با یک طعنه ، به زانو در آید ، اشک بریزد وعجز ولابه کند! اما زینب شیر دل عليها‌السلام سخنان او را در دهانش شکست وغرورش را درهم کوبید.

به راستی ، در تاریخ بشر کدام زنی را می توان یافت که شش یا هفت برادر او را کشته باشند ، پسرش به شهادت رسیده باشد ، ده نفر از برادرزادگان وعموزادگان او را از دم تیغ گذرانده باشند وسپس او را با همه خواهران وبرادرزادگانش اسیرکرده باشند ، آن گاه بخواهد در حال اسیری وگرفتاری از حق خود وشهیدان خود دفاع کند ، آن هم در شهری که مرکز حکومت وخلافت پدرش بوده ودر دارالحکومه ای که پدرش در حدود چهار سال از دوران خلافت خود را همان جا ساکن بوده است ، وبا این وضع وبا این همه موجبات ناراحتی وافسردگی ، نه تنها از آن چه بر سر وی آمده است گله مند نباشد ، بلکه با کمال صراحت بگوید که ما چیزی بر خلاف میل ورغبت خویش ندیده ایم ، اگر مردان ما به شهادت رسیده اند برای همین کار آمده بودند واگر جز این باشد جای نگرانی واضطراب خاطر است ، اکنون که آنان وظیفه خدایی خویش را به خوبی

__________________

۱ ـ سید بن طاووس ، همان کتاب ، ص ۶۸.

۷۵۸۱