تاریخ گواه این امر است که بسیاری از نبردهایی که برای محو نظام طبقاتی ، تعبیر صحیح : بازستاندن حقوق مستضعفان از مستکبران صورت گرفته ، تحت رهبری مردان وارسته ای تحقق پذیرفته که به انگیزه نوع دوستی وحفظ حقوق انسان قیام کرده وبلکه بالاتر از آن ، انگیزه های دینی والهی داشته اند.

آیات قرآن ، به صراحت ، حاکی است که قسمت اعظم یاران انبیاء عليهم‌السلام را افراد با ایمان ومستضعف ومستمندی تشکیل می دادند که برای محو شرک وآثار کوبنده آن ورساندن انسان ها به مرتبه ای بالا ، تا سرحدّ تعلق به خدا نبرد می کردند وحتی یکی از ایرادهای مستکبران بر پیامبران این بود که تهیدستان به آنان گرویده اند. (۱)

درباره قیام پیامبرخاتم صلى‌الله‌عليه‌وآله می خوانیم که مستکبران عصر او ، ایمان خویش به اسلام را مشروط به این می کردند که فقیران ومستضعفان را از اطراف خود پراکنده سازد. از این جهت ، خداوند به پیامبر دستور داده که نباید به درخواست چند مستکبر ، این گروه را که پیشرفت آیین بر دوش آنان سنگینی می کند از اطراف خود پراکنده سازد. (۲)

بررسی صفحات تاریخ ، ما را با دو گروه از انسان ها آشنا می سازد :

۱. گروهی که اسیر منافع مادی بوده وآن چنان منحط وکوتاه فکر بوده اند که جز قیام بر علیه نظام حاکم ، آن هم برای تأمین خواسته های نفسانی خود ، چیزی در سر نمی پرورانده اند.

۲. گروهی حق جو ، آرمانخواه ، پرخاشگر وآزاد از فشار محیط وفشار طبیعت ، که همّتشان عمدتاً مصروف احیای ارزش های انسانی واصول اخلاقی وارتقای مقام معنوی بشر بوده است.

__________________

۱ ـ مخالفان هود به وی چنین گفتند : ... ما نراک اتبعک إلاّ الذین هم أراذلنا بادی الرأی ... (هود / ۲۷) : ما جز این نمی بینیم که یک مشت فقیر ومستمند از تو پیروی می کنند.

۲ ـ ولا تطرد الذین یدعون ربّهم بالغداه والعشی ... (انعام / ۵۲) : آن گروه از افراد را که صبح وعصر خدای خود را می خوانند از اطراف خود طرد مکن ....

۷۵۸۱