۸. علی عليه‌السلام در اجرای اصول وضوابط ، قاطع بود وبدون هیچ چشم پوشی وسازشکاری ، ضوابط را اجرا می کرد وحقیقت را فدای مصلحت موقت نمی کرد. نمونه آن ، اصرار حضرت بر عزل معاویه از حکمرانی شام بود که از زمان خلیفه دوم وسوم بر آن منطقه حکمرانی می کرد. در آغاز خلافت امام که حضرت تصمیم بر عزل کارگزاران فاسد قبلی ، ونصب کارگزاران صالح کرد ، برخی از سیاستمداران برجسته آن روز مانند مغیره بن شعبه (از روی شیطنت) وبرخی دیگر از روی خیرخواهی وحسن نیت (مانند عبدالله بن عباس) پیشنهاد کردند که امام کارگزاران عثمان وحداقل ، معاویه را برکنار نکند واین امر را تا هنگام تثبیت حکومتش به تأخیر بیندازد ، وفعلاً معاویه را ملزم به بیعت وهمکاری با حکومت خویش کند. اما حضرت این پیشنهاد را با قاطعیت رد کرد وفرمود : در دینم سازشکاری نمی کنم وحکمرانی را از روی ریا واگذار نمی کنم. (۱)

آن گاه در مورد معاویه فرمود : «به خدا سوگند ، حتّی دو روز معاویه را در حکمرانی باقی نمی گذارم». (۲)

این گونه موضع گیری امام وردّ سازشکاری وچشم پوشی از حقیقت در برابر مصلحت موقت ، از وجوه امتیاز شخصیتی او واز نقاط مهم تمایز حکومت او از حکومت های دیگر بود. اصولاً علی عليه‌السلام خلافت را «اصل» و «هدف» نمی دانست. از نظر او آن چه اصل بود ، «عدالت» و «حق» و «احیای سیره پیامبر» بود وهرگز از این اصول عدول نمی کرد ومعامله وسازش بر سر آن ها را روا نمی شمرد.

علی عليه‌السلام سرانجام پس از چهار سال وچند ماه حکومت ، در شب نوزدهم رمضان سال چهلم هجری به دست عبدالرحمان بن ملجم که یکی از افراد مارقین بود ، ضربت خورد وبه شهادت رسید.

__________________

۱ ـ والله لا اداهن فی دینی ولا أعطی الریاء فی أمری (مسعودی ، مروج الذهب ، ج ۲ ، ص ۲۵۵).

۲ ـ طبری ، همان ، ج ۵ ، ص ۱۶۰ ، مسعودی ، مروج الذهب ، ج ۲ ، ص ۳۵۶.

۷۵۸۱