مال ، مال شخص من بود ، به تساوی تقسیم می کردم در حالی که مال ، مال خدا است. (۱)

این ، در حالی بود که دشمن او معاویه از هر ابزار مشروع ونامشروعی برای رسیدن به اهداف ومقاصد شیطانی خود استفاده می کرد ودر این راه از هیچ کاری دریغ نداشت ، وگروهی (کم عقل وساده اندیش) این را نشانه هوش ودرایت معاویه وبرتری او نسبت به حضرت ، از لحاظ سیاست وهوشمندی می پنداشتند ، از این رو امام فرمود : به خدا سوگند معاویه از من با هوش تر] وسیاستمدارتر [نیست ، لکن او فریب کاری وفسق وفجور می کند ، واگر زشتی دغل وفریب کاری نبود واگر من به خود اجازه این گونه کارها را می دادم از باهوش ترین] وسیاستمدارترین [مردم بودم. (۲)

۶. امیرمؤمنان در برخورد با مخالفان ودشمنانش ، اصول وضوابط را زیر پا نمی گذاشت ، وبا اتکاء به قدرت ، از آن ها سلب آزادی نمی کرد مگر آن که آنان موجبات شدت عمل را فراهم می کردند ، چنان که در ماه های اول خلافت حضرت ، طلحه وزبیر که از واگذاری حکمرانی از طرف امام به خود ناامید شده بودند ، به بهانه عمره ، اجازه خروج از مدینه را از امام خواستند ، امام با آن که می دانست آنان نظر توطئه در مکه را دارند (نه عمره را) با رفتن آنان موافقت کرد (۳) وپیش از خطای آنان ، سلب آزادی از آن دو نکرد.

همچنین زمانی که خوارج بر اثر جهل ونادانی وکج اندیشی ، بنای مخالفت با امام را گذاشتند ودر بازگشت از صفین ، از سپاه امام منشعب شده در نهروان اردو زدند ، اما چون هنوز مخالفت آن ها ، مخالفت سیاسی بود ودست به عملیات نظامی وسلب امنیت نزده بودند ، امام به آنان فرمود :

مادام که با ما هستید وبه دشمن نپیوسته اید از سه حق ، برخوردارید] و

__________________

۱ ـ نهج البلاغه ، خطبه ۱۲۶.

۲ ـ همان ، خطبه ۲۰۰.

۳ ـ تاریخ یعقوبی ، ج ۲ ، ص ۱۸۰.

۷۵۸۱