ماقبل ، واو را به مناسبت كسره ماقبل ، قلب به ياء كردند خيف شد.

مستقبل مجهول : يُخٰافُ مِنْهُ تا آخر. امر حاضر : خَفْ خٰافٰا خٰافُوا خٰافِى خٰافٰا خَفْنَ. امر غايب : لِيَخَفْ نهى : لٰا يَخَفْ. نون تأكيد ثقيله و خفيفه بر آن قياس بُوَد كه گذشت.

بدانكه اجوف از اين سه باب اصول آمده است واسم فاعل از بٰاعَ يَبيعُ بٰائعٌ ، بٰائعٰانِ بٰائعُونَ تا آخر به طريق قائِلٌ. اسم مفعول : مَبيعٌ مَبيعٰانِ مَبيعُونَ تا آخر.

اصل مَبيعٌ مَبْيوُعٌ بود ضمّه بر ياء ثقيل بود به ماقبل دادند پيش بعضى ياء افتاد مَبُوع شد واو را قلب به ياء كردند و ماقبل ياء را مكسور كردند تا مشتبه نشود به اجوف واوى پس مَبيعٌ شد بر وزن مفيل و پيش بعضى واو زايد افتاد ضمّه باء را بدل به كسره كردند مَبِيعٌ شد بر وزن مَفِعْلٌ.

اسم فاعل از خٰافَ يَخٰافُ خٰائفٌ خائفٰانِ خٰائفُونَ خٰائفَةٌ خٰائفَتٰانِ خٰائفٰاتٌ و خَوٰائِفُ اعلالش به طريق اعلال قائل است اسم مفعول مَخُوفٌ تا آخر بر قياس مَقُولٌ.

ناقص وٰاوى (١) (٢) از باب فَعَلَ يَفْعُلُ «الدُّعٰاء و الدَّعْوَة : خواندن».

____________________________

(١) ماضى و مضارع مجهول ناقص واوى همچون ماضى و مضارع مجهول ناقص يايى صرف مى شود ، و صرف ماضى معلوم مكسور العين و مضارع معلوم مفتوح العين ناقص واوى نيز همانند صرف ماضى و مضارع مجهول ناقص يايى است دقّت شود.

(٢) نسكو واو اشاره است به ناقص واوى كه از سه باب آمده است اوّل از باب نَصَرَ يَنْصُرُ چون دعا يدعو دوّم از باب عَلِمَ يَعْلَمُ چون رَضِىَ يرضى سيّم از باب شرف يشرف چون رخو يرخو.

۱۵۲۹۹