تثنيه بود در آخرش درآورديم ضَرَبْتَا شد. الف تثنيه مشتبه شد به الف إشْباع در آنجا كه شاعر شِئْتَ را شئتا خوانده مثل :

تَحَكَّمْ يا إِلٰهى كَيْفَ شِئْتَا

فَإنّى قَدْ رَضِيتُ بِمَا رَضِيتَا

يعنى : حكم بفرما اى پروردگار من به هر قسمى كه اراده و خواهش تو است به سبب اينكه به تحقيق راضيم به آنچه كه رضاى تو است.

از براى رفع اشتباه ، ميمى فيما بين الف و تاء درآورديم و ما قبل ميم را به جهت مناسبتِ ميم ضمّه داديم ، ضَرَبْتُمَا شد بر وزن فَعَلْتُمَا. ضاد فاء الفعل ، راء عين الفعل ، باء لام الفعل ، وتُمَا علامتِ تثنيه مخاطب مذكّر و هَم ضمير فاعل ، و ضمير منفصلش ، اَنْتُماست.

ضَرَبْتُمْ : يعنى بزديد شما گروه مردان حاضر در زمان گذشته. صيغه جمع مخاطب مذكّر است از فعل ماضى صحيح و ثلاثى و مجرد و معلوم.

ضَرَبْتُمْ در اصل ضَرَبْتَ بود ( مفرد بود ) خواستيم جمع بنا كنيم ، چون به جمع رسيديم سه بار يا بيشتر مى بايست گفت ضَرَبْتَ ضَرَبْتَ ضَرَبْتَ ، زايد بر يكى را حذف كرديم عوض از محذوف ، واو كه علامت جمع بود به او ملحق كرديم ضَرَبْتَوا شد ، و ماقبل واو را به جهت مناسبت با واو ضمّه داديم ضَرَبْتُوا شد. واو جمع مشتبه شد به واو اِشباع ، در آنجا كه شاعر در شعر خود دَنَوْتُ را دَنَوتُو خوانده مثل :

يَا قَوْمِ قَدْ حَوْقَلْتُ أوْ دَنَوتُو

وَبَعْدَ حِيْقَالِ الرِّجَالِ مَوتُوا

يعنى : اى قوم من ، به تحقيق كه پير شدم يا نزديك است كه پير شوم و بعد از پير شدن مردمان مرگ است.

۹۸۴۵