کارهاى اوست که در بخش خداشناسى به اثبات رسيد و در بيان برهان حکمت نيز توضيح داده شده. بنابراين، آيه مزبور کاملا قابل انطباق بر برهان نامبرده است.

اکنون مى‌افزاييم: با توجه به اينکه آفرينش انسان به منزله غايت و هدفى براى آفرينش جهان است اگر زندگى انسان در اين جهان، بيهوده و فاقد هدف حکيمانه باشد آفرينش جهان هم بيهوده و باطل خواهد بود. و اين نکته را مى‌توان از آياتى استفاده کرد که وجود عالم آخرت را مقتضاى حکيمانه بودن آفرينش جهان دانسته است. و از جمله در وصف خردمندان (اولولالباب) مى‌فرمايد:

«... وَ يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النّارِ»(١).

...و درباره آفرينش آسمانها و زمين مى‌انديشند (و آنگاه مى‌گويند:) پروردگارا، اين (جهان) را باطل نيافريده اى، تو منزّهى (از اينکه کار باطل، انجام دهى) پس ما را از عذاب آتش نگهدار.

از اين آيه، استفاده مى‌شود که تأمّل در کيفيّت آفرينش جهان، انسان را متوجّه حکمت الهى مى‌سازد، يعنى خداى حکيم از اين آفرينش عظيم، هدف حکيمانه‌اى را در نظر داشته و آن را گزاف و پوچ نيافريده است، و اگر جهان ديگرى نباشد که هدف نهائى از آفرينش جهان، محسوب شود خلقت الهى، پوچ و بى هدف خواهد بود.

دسته ديگرى از آيات کريمه قرآن که اشاره به برهان عقلى بر ضرورت معاد دارد قابل انطباق بر برهان عدالت است(٢). يعنى مقتضاى عدل الهى اين است که نيکوکاران و تبهکاران را به پاداش و کيفر اعمالشان برساند و فرجام آنان را از يکديگر تفکيک کند و چون در اين جهان، چنين تفکيکى نيست ناچار جهان ديگرى برپا خواهد کرد تا عدالت خويش را عينيّت بخشد.

از جمله در سوره جاثيه مى‌فرمايد:

«أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَواءً مَحْياهُمْ وَ مَماتُهُمْ ساءَ ما يَحْكُمُونَ. وَ خَلَقَ اللّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ لِتُجْزى كُلُّ نَفْس

__________________

١. سوره آل عمران، آيه ١٩١.

٢. سوره ص / ٢٨، غافر / ٥٨، قلم / ٣٥، يونس / ٤

۵۱۱۳