فى اَرْضِه و بَقيّتُهُ فى عباده ابن الحسن بن علىّ...»(١) و طبق پيشگويى پيامبر اکرم(ص) جابر تا زمان امامت حضرت باقر(ع) زنده ماند و سلام رسول خدا (ص) را به ايشان ابلاغ کرد.

در حديث ديگرى از ابوبصير نقل شده که گفت: درباره آيه اولواالامر از امام صادق(ع) سؤال کردم. فرمود: در شأن علىّ بن ابيطالب و حسن و حسين نازل شده است. عرض کردم: مردم مى‌گويند چرا قرآن کريم، على و اهل بيتش(ع) را بنام، معرّفى نکرده است؟ فرمودند: به ايشان بگوى: آيه نماز که نازل شد اسمى از سه رکعت و چهار رکعت نبرد، و اين رسول خدا(ص) بود که آن را براى مردم تفسير کرد، همچنين آيات زکات و حجّ و... اين آيه را هم مى‌بايست پيامبر اکرم(ص) براى مردم تفسير کند و او چنين فرمود:

«مَن كُنتُ مولاه فَعَلىُّ مولاه» و نيز فرمود: «اوصيكُمْ بكتاب اللّه و اهلِ بيتى، فإنّى سَألتُ اللّه عزّوجلّ أنْ لا يُفَرِّقَ بَيْنَهُما حتّى يُورِدَ هُما عَلَىَ الحوضَ فَأعْطانى ذلِكَ» يعنى شما را سفارش مى‌کنم به (ملازمت) کتاب خدا و اهل بيتم، همانا از خداى عزوجل درخواست کردم که ميان قرآن و اهل بيتم، جدايى نيندازد تا در حوض کوثر ايشان را بر من وارد سازد، و خداى متعال درخواست مرا اجابت کرد. و نيز فرمود: «لا تُعَلّموهُم فَاَنَّهُمْ أعْلَمُ مِنْكُمْ اِنَّهُمْ لَنْ يُخْرِجُوكم من بابِ هُدىً وَ لَن يُدْخِلوكُمْ فى باب ضلالة»(٢).

]يعنى: در مقام تعليم ايشان برنياييد که ايشان از شما داناترند. همانا هرگز شما را از باب هدايت، خارج و در باب ضلالت، وارد نمى‌سازند.[

و همچنين بارها و از جمله در آخرين روزهاى حياتش فرمود: «إنّى تاركُ فيكم الثّقلينِ كتابَ اللّهِ وَ اَهْل بَيتى اِنّهما لن يفترقا حتّى يردا عَلَى الحوض»(٣) و نيز فرمود: «ألا إنَّ مَثَلَ أهل بَيْتى فيكُمْ مَثَلُ سَفينَةِ نوح مَن رَكبِهَا نَجا وَ مَنْ تَخلّفَ عنها غَرق»(٤)و نيز بارها خطاب به على بن ابيطالب (ع) فرمود: «انت ولىُّ كِلَ مؤمن بَعدى»(٥) و نيز دهها حديث ديگرى که مجال

__________________

١. ر. ک: غاية المرام (ط قديم)، ج ١٠، ص ٢٦٧، و اثبات الهداة: ج ٣، ص ١٢٣، و ينابيع المودّة: ص ٤٩٤.

٢. ر. ک: غاية المرام (ط قديم)، ج ٣، ص ٢٦٥.

٣. اين حديث نيز از روايات متواتر است که بزرگان اهل سنت از جمله ترمذى و نسائى و صاحب مستدرک به طرق متعدد از رسول خدا(ص) نقل کرده اند.

٤. ر. ک: مستدرک حاکم، ج ٣، ص ١٥١.

٥. ر. ک: مستدرک حاکم: ج ٣، ص ١٣٤، ص ١١١، صواعق ابن حجر: ص ١٠٣، مسند ابن حنبل: ج ١، ص ٣٣١، ج ٤، ص ٤٣٨ و...

۵۱۱۳