نمی گردد و حتی فکر آنرا در مغز راه نمی دهد.

چنين انسانی چنان به خدا و دادگاه عدل او ايمان و يقين دارد که گويی همه آنها را در برابر چشمان خود می بيند برای چنين کسی گناه و حرام همان آتش و همان زهر کشنده است پس هرگز به آن نزديک نگشته و فرار می کند.

پيامبران الهی با اين يقين و اعتماد که به نتيجه و آثار گناه داشتند نه تنها از گناه بلکه از فکر گناه نيز معصوم بودند.

جالب است برای توجه به آثار عمل و جديت در خوبيها و ترک گناهان به روايتی از علی عليه‌السلام دقت کنيم: مَنْ أَيْقَنَ أَنَّهُ يُفَارِقُ الْأَحْبَابَ وَ يَسْكُنُ التُّرَابَ وَ يُوَاجِهُ الْحِسَابَ وَ يَسْتَغْنِي عَمَّا خَلَّفَ وَ يَفْتَقِرُ إِلَى مَا قَدَّمَ كَانَ حَرِيّاً بِقِصَرِ الْأَمَلِ وَ طُولِ الْعَمَل‏ «هر کس يقين پيدا کند که حتما از دوستان جدا می شود و در خاک ساکن می شود و با حساب روبرو می شود و از آنچه گذاشته بی نياز و به آنچه پيش فرستاده محتاج می شود حتما آرزويش کوتاه و عملش طولانی می گردد». (١)

عصمت انبياء و امامان اکتسابی يا خدادادی است؟

درباره عصمت معصومين علیهم‌السلام مباحث بسياری از طرف دانشمندان علم عقايد مطرح شده است آنچه نزد همه آنها مسلم شده است اينکه نيروی عصمت در انبياء و امامان اجباری نيست يعنی اينطور نيست که آنها به پاکی مجبور باشند بلکه مانند همه مردم کاملا توانايی بر انجام گناه

__________________

(١) بحار الانوار، جلد ٧٣، صفحه ١٦٧.

۲۳۷۱