گروه اين است که حسن و قبح در رابطه با افعال خداوند راه ندارد و هر چه انجام دهد حسن و نيکو است رئيس اين طايقه ابوالحسن اشعری از نوادگان ابوموسی اشعری است. انگيزه اصلی پيدايش اين عقيده از يک سو گرفتاری آنها درچنگال مساله جبر بود زيرا اشاعره از طرفداران سر سخت جبر، و اختيار نداشتن بندگان در افعال خود بودند آنها می گويند انسان محکوم سرنوشت و اراده خداوند است و هر چه انجام دهد خواست خداوند بوده است، از طرف ديگر آنها در برابر اين سوال قرار می گرفتند که چگونه انسانی که در کارهايش مجبور است عذاب می شود و چگونه با عدالت خداوند سازگار است لذا ناچار شدند عدل الهی را انکار کرده و بگويند: خداوند هر کاری بکند عين عدالت است.

شيعه با الهام از قرآن و کلمات معصومين علیهم‌السلام عدالت خداوند را يکی از اصول اعتقادی اسلام معرفی نموده و می گويد اعتقاد به عدل از اصول دين است شيعه معتقد است که حسن و قبح عقلی وجود دارد و مسلک جبريون را رد می کند.

امير المومنين عليه‌السلام در عبارت فشرده و پرمحتوايی توحيد و عدل را در کنار هم قرار داده و می فرمايند: التَّوْحِيدُ أَنْ لَا تَتَوَهَّمَهُ وَ الْعَدْلُ أَنْ لَا تَتَّهِمَه‏ «توحيد آنست که او را در وهم و انديشه خويش نياوری (زيرا هر چه در وهم آيد محدود است) و عدل آن است که او را متهم نسازی (اعمال

۲۳۷۱