خداوند با آنچه در مورد موجودات ديگر گفته می شود متفاوت است زيرا حيات خداوند عين ذات اوست نه عارضی است و نه موقت، حيات خداوند به معنی علم و قدرت اوست. حيات خداوند ذاتی، ازلی، ابدی، تغيير ناپذير و خالی از هر گونه محدوديت است. قيوم است يعنی امور مختلف موجودات بدست اوست ارزاق و عمر و حيات و مرگ مخلوقات به تدبير اوست.

اللَّـهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ «معبودی جز خداوند يگانه، زنده و پايدار و نگهدارنده کائنات نيست».(١) وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ «همه چهرها در برابر خداوند حی قيوم خاضع می شوند». (٢)

بعد از آنکه علم و قدرت خداوند ثابت شد حی و قيوم بودن هم ثابت است زيرا همه صفات به حيات بر می گردد اگر علم محدود و قدرت ناچيز انسان دليل بر حيات اوست خداوندی که علمش بی پايان و قدرتش بی انتهاست دارای برترين و کاملترين حيات است بلکه حيات عين ذات اوست به اين ترتيب ذکر يا حي يا قيوم يکی از جامعترين ذکرهاست زيرا «حیّ» اشاره به عمده ترين صفات ذات يعنی علم و قدرت و «قيّوم» مجموعه صفات فعل می باشد. لذا امير المومنين عليه‌السلام می فرمايد: فَلَسْنَا نَعْلَمُ كُنْهَ عَظَمَتِكَ إِلَّا أَنَّا نَعْلَمُ أَنَّكَ حَيٌّ قَيُّومُ لَا تَأْخُذُكَ سِنَةٌ وَ لا نَوْم. ما هرگز کنه عظمت تو را درک نمی کنيم تنها اين را می دانيم که تو حی و قيوم هستی و هيچگاه از حال بندگان خود غافل نيستی. (٣)

از علی عليه‌السلام نقل شده که روز جنگ بدر آمدم ببينم پيغمبر صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم چه می

__________________

(١) سوره آل عمران، آيه ٢.

(٢) سوره طه، آيه ١١١.

(٣) نهج البلاغه، خطبه ١٦٠.

۲۳۷۱