درس روش پیش مطالعه در دروس

جلسه ۱: روش پیش مطالعه دروس

 
۱

خطبه

۲

اهداف در سطح عالی

مقدمه: در مرحله سطح عالی، شما دو هدف را باید دنبال کنید.

1. مهارت فهم متون؛

به معنای کسب قدرت فهم متون نسبتاً پیچیده فقهاء و اصولیون است؛ به همین خاطر بخش مهم و اعظم کتب سطح عالی، از متون قدما بوده و ادبیات پیچیده ای دارد تا شما بعد از این بتوانید حتی کتابهای نخوانده را هم راحت بخوانید و بفهمید. چون همیشه استاد در کنار شما نیست که خط به خط برای شما ترجمه کند و ضمائر را ارجاع بدهد.

لذا در طی دوره سطح، مهارت فهم متون قدماء را باید در حد نسبی کسب کنید، به گونه ای که وقتی استاد در درس خارج ارجاع می دهد، خیلی راحت بتوانید به منابع رجوع کنید و مطلب را بفهمید.

2. کسب معلومات لازم برای اجتهاد؛

اين هدف، دومین هدفی که در مرحله سطح عالی دنبال می شود و در امتداد سطح مقدماتی است.

شما باید به هر حال کلیاتی از علم اصولی به همراه استدلال و نحوه ورود و خروج و محلهای نزاع دستتان باشد. دوره ای از فقه خصوصا فقه معاملاتی را که در قالب مکاسب عرضه می شود و نحوه استدلال و استخراج در فقه معاملاتی را بیاموزید و مقداری علوم حاشیه ای اجتهاد مثل درایه و رجال را آموخته باشید. چون این معلومات در مرحله سطح عالی به نحو کامل و تام دیگر تدریس نمی شود.

اما توصیه خاص بنده این است که در سطح عالی از مطالعه کتاب حلقات غافل نباشید، چون مهمترین معلوماتی که باید در مرحله سطح عالی کسب کنید، اصول فقه و پایه های فقه است و اصول فقه در سطح عالی نسبت به درس خارج، فاصله دارد، چرا که از تحقیقات اصولییون بعد از آخوند برخوردار نیست.

حدود 200 سال، 150 سال، کار اصولی بعد از کفایه صورت گرفته که کفایه از آنها تهی است، لذا طلابی که پای درس خارج می آیند احساس می کنند مباحث گنگ هست و قابل فهم نیست.

لذا توصیه می کنیم این خلاء را با مجموعه حلقات آیت الله صدر به نام دروس فی علم الاصول جبران کنید، حداقل حلقه ثانیه و چه بهتر که حلقه ثالثه را بخوانید.

۳

پیش مطالعه

پیش مطالعه یکی از ابزار رسیدن به اهداف تعریف شده برای سطح است که متاسفانه در حوزه های ما کمرنگ شده است.

توصیه من به طلاب جوان این است که خیلی پیش مطالعه را جدی بگیرید. فواید پیش مطالعه، دو قسم است: کوتاه مدت، بلند مدت

1. کوتاه مدت

پیش مطالعه در کوتاه مدت باعث می شود مواضعی که مشکل است و یا نیاز به دقت بیشتری دارد، شناسایی کنید و با دقت و تمرکز بهتر و قوی تری آن مطالب را دنبال کنید. چون وقتی استاد به آن مباحث می رسد، ذهن شما تیز می شود.

گاهی در مهمترین فرازهای کلاس حواسمان پرت است و پیش مطالعه باعث می شود تمرکز شما هوشمند شده و ذهن شما درگیر حواشی و امور متفرقه نشود و از فرصت کلاس به بهترین وجه بهره بگیرید.

2. بلند مدت

فایده بلند مدت پیش مطالعه، خود کفایی است، یعنی کسی که پیش مطالعه کند خصوصاً با روشی که ما توضیح خواهیم داد، خیلی سریع تر و بهتر از دیگران به خود کفایی از استاد می رسد، به تعبیر دیگر خیلی زود خودش استاد می شود.

شما در پیش مطالعه به ذهن خود اتکاء می کنید بدون اینکه از استادی بهره بگیرید، لذا کم کم توانمندی خودتان را در فهم متون بدون مراجعه به استاد افزایش می دهید. اگر این فرایند درست دنبال شود، مثلاً در کفایه که جزء سخترین متون حوزوی است، بدون مراجعه به شرح و حاشیه و استاد، تا 90 درصد یا 95 درصد حرفهای آخوند را خوب می فهمید. اینجا است که هدف توان فهم متون برای شما حاصل می شود.

بنابراین ثمره دوم پیش مطالعه، خود اتکائی است، همانطور که ثمره اول، تمرکز هوشمند بود.

۴

نحوه پیش مطالعه

پیش مطالعه به دو شکل می تواند انجام شود: پیش فهمی و پیش نقدی.

هدف ما در این مقطع، پیش فهمی است؛ به این معنا که تمام سعی خودتان را بکنید تا بفهمید مولف چه می خواهد بگوید، بفهمید این قسمت از کتاب رسائل چه مطلبی را می خواهد ارائه کند.

مرحله بالاتر این است که بعد از فهم، این مطالب فهمیده شده را نقد کنید که بیشتر با اهداف تعریف شده برای مرحله خارج تطابق دارد. پس هدف عمده، پیش فهمی متن است. حال چگونه باید پیش فهمی کرد؟

روشی که ما اتخاذ کردیم و نتیجه گرفتیم ممکن است با آنچه با طبع شما سازگار است، فرق کند، لذا هر کس باید روشی خاص برای خودش در نظر بگیرد.

آنچه ما در سالهای تحصیل خودمان بیشتر بهره بردیم و احساس کردیم منتج است، این بوده که وقتی کتاب را باز می کنید با یک متنی مواجه هستید که فاقد حاشیه و پاورقی است و همین خوب است، بدون اینکه هیچ شرحی در کنارش باز شود، بدون اینکه هیچ تعلیقه ای در کنار آن ببینید، بدون هیچ شنیدن فایل صوتی، سعی کنید این متن را خوب بفهمید، من خودم به این نحو عمل می کردم که باید یک مداد دستم می گرفتم و بعد ضمائر را ارجاع می دادم، متعلق جار و مجرور، ظرف، مبتدا و خبر، فعل و فاعل و مفعول را مشخص می کردم و سعی می کردم بفهمم مؤلف چه می خواهد. این مداد، یکی از ابزارهای کمکی ذهن است، یعنی به تفکر معقول شکل محسوس می دهد.

معقولات با محسوسات این تفاوت را دارند که برای انسان سخت تر و دشوارترند، هم در سطح فهم و هم در سطح لذت، ما عادتاً از محسوسات بیشتر لذت می بریم تا از سیر در معقولات.

وقتی می خواهیم عالم معقول را مقداری به عالم حس نزدیک کنیم، استفاده از همین مداد برای ارجاعات ضمائر، تشخیص معطوف و معطوف علیه، حال و صفت، برای فهم، به ذهن کمک می کند، البته کم کم نقش مداد کمرنگ می شود و ذهن قوی تر می شود و نیازی به استفاده از مداد نیست.

این مهم است که شما خودتان تنها با متن مواجه شوید و کسی به شما کمک نکند. هیچ گاه از فهم 20 درصدی یا 30 درصدی اولیه که حاصل می شود، غصه دار و غمگین نشوید چون فهم یک فرایند تدریجی است، اول کار فهم شما ضعیف است و کم کم سطح فهم بالا می آید. فکر ما مثل ماهیچه هست، ماهیچه چون ورزیده نیست، نمی تواند ابتدا وزنه ی 300 کیلویی بلند کند، بلکه باید ورزش کرد تا قوت پیدا کند، در این صورت می توان وزنه های قوی و رکورد زد.

هیچ ذهن متفکری یک شبه به مرحله قوت و حدّت نرسیده است و سالها باید تمرین کند تا آن ذهنِ قوی و منسجم را پیدا کند. از همین الان باید تمرین های فکری را آغاز کنید، وزنه های سبک فکری بزنید تا بعد وزنه سنگین بلند کنید و بتوانید چالش و معضلی را حل کنید.

یکی از فواید این روش، قوت و تقویت فکر و ذهن شما است، چون سعی می کنید بدون اتکاء به استاد و شرح و حاشیه و رفیق، خود محتوای کتاب را از عبارات به دست بیاورید و اتفاقا خالی از جذابیت هم نیست، مانند جدول که یکی از سرگرمی های پرطرفدار است و علت جذابیت جدول این است که شما مرتب در حال کشف هستید.

فرایند پیش مطالعه بی شباهت با جدول حل کردن نیست؛ عبارات مصنف مثل خانه های جدول است، این قسمت را می فهمیم و بعد قسمت بعدی، یک قسمت را نمی فهمیم و تکه بعد را می فهمیم، کم کم جدول پر می شود ولو بعد از حضور در کلاس کاملا حل می شود.

۵

تبصره

یک تبصره برای کسانی که تازه می خواهند به این روش روی بیاورند و هنوز دچار ضعف فکری هستند، خصوصا در رسائل و مکاسب است که نسبتا پیچیده است و فرمولی نیست و متن روانی مثل المنطق مرحوم مظفر ندارد. ما در ابتدای کار اجازه می دهیم به اشخاص که کمی خودشان را دوپینگ کنند تا کم کم راه بیفتند و آن استفاده از تلخیص است

البته مشکلی که با تلخیص داریم، استفاده نادرست است، استفاده درست آن است که قبل از پیش مطالعه، این قسمت را در تلخیص ببینید و فی الجمله محتوا را بفهمید و خلاصه درس را در آن تلخیص نظاره کنید. ما فقط در ابتدای امر این اجازه را می دهیم اما کم کم باید تلخیص هم حذف شود وشما بمانید و اصل کتاب.

بعد از نشستن در کلاس، فرمایشات استاد برای شما، معیار و مناط فهم می شود، یعنی می سنجید که آیا در مرحله پیش مطالعه درست فهمیدید یا اشتباه.

یکی از مسائل مهم، فهم نقاط اشتباه و لغزش است. شنیده اید که می گویند شکست پله ای برای نیل به توفیق است، واقعا همینطور است، اگر می خواهید درست فکر کنید، باید نقاط لغزش فکری خودتان را خوب بشناسید و این در پیش مطالعه اتفاق می افتد.

درست اندیشی، منوط به اشتباه شناسی است، لذا باید نقاط لغزش و ضعف فکری را شناسایی کرد تا فکر صحیح و سلیم بشود. وقتی استاد مطلب را توضیح می دهد شما متوجه بی دقتی در برگشت ارجاع فلان ضمیر، در برداشت غلط از فلان واژه، در خلط مفاهیم فارسی و عربی می شوید. این تجربه خود بنده است که نقاط لغزشی که مانع فهم است، متوجه شدم همین هایی بود که اسم بردم.

مثلا تعبیر اشکال، در فارسی این به معنای ایراد و رد کردن است اما در عربی، به معنای این است که این قضیه دو یا سه وجه دارد، ذووجهین یا ذو وجوه است، نه اینکه ایراد دارد، معنایش این است که در این باره بین دو یا چند وجه متحیر مانده ایم.

یا تعبیر فحوی در فارسی یعنی مفهوم، از فحوای کلام شما یعنی از مفهوم کلام شما، از لابلای کلام شما اینگونه برداشت می شود، اما در عربی، فحوی یک نوع استدلال خاص است که به معنای قیاس اولویت یا مفهوم موافق است. لذا اگر شما فحوی را جور دیگری معنا کنید، اشتباه رفته اید، بلکه باید یک قیاس اولویت در اینجا استخراج کنید.

۶

مراجعه به لغت

نکته: گفتیم در مرحله پیش مطالعه حق مراجعه به هیچ کتاب و شرحی ندارید جز در اوایل کار که به تلخیص می توانید مراجعه کنید، اینجا هم یک تبصره دارد و آن کتاب لغت است یعنی اگر واژگانی برایتان معنای مجهول داشت، به کتاب لغت مراجعه کنید و بفهمید. یا غیر از کتب لغت، فرهنگ مصطلحات، اگر یک اصطلاحی مثل مندوحه یا تزاحم را نمی دانید، می توانید برای شناخت معانی لغوی و اصطلاحی الفاظ به فرهنگ مصطلحات اصولی مراجعه کنید و اشکال ندارد اما بیش از این خیر.

۷

پس مطالعه

یکی از مراحل باقیمانده مهم بعد کلاس، پس مطالعه است که می تواند در قالب مباحثه و یا در قالب مطالعه فردی و شخصی باشد و بهتر است هر دو با هم باشد. پس مطالعه نکردن مثل این است که زحمت کشیدید، شربتی را در یک پارچی آماده کرده اید ولی درش را نبسته اید و زیر آفتاب قرار داده اید یا غذایی را پخته اید و آن را در معرض خشک شدن گذاشته اید. چون معلومات زود از بین می رود، مرحله پس مطالعه را خیلی توصیه می کنیم.

پس مطالعه به این نحو است که کتاب را بردارید و از اول متن بخوانید و سعی کنید آنچه که حالا می فهمید، روی کتاب ثبت کنید. این روش فهم بهتری است و اصلا اعتماد به حافظه نکنید که با گذشت زمان مطالب از یادتان می رود و این اشتباه را ما کردیم. بعد از مطالعه و ثبت برداشت جدید در کتاب، وارد مرحله مباحثه می شوید، مباحثه هم دارای دو فائده است: فائده کوتاه مدت، فائده بلند مدت.

فائده کوتاه مدت مباحثه، همان تعمیق فهم است، چون فهم خودتان را با کس دیگری به اشتراک می گذارید و هر کدام خلاء دیگری را پر می کنید و به فهم جامع می رسید

فائده بلند مدت مباحثه که خیلی مهم است، مثل فایده بلند مدت پیش مطالعه، تقویت قوه بیان است، البته مقصود زیبا سخن گفتن، ادیبانه حرف زدن، بهره از آرایه های ادبی گرفتن، شاعرانه تبیین کردن مقصود، نیست، بلکه مهارت در تبیین علمی است، یعنی بتوانید مقصود خود را عالمانه و دقیق، بیان کنید و در این ناحیه دچار لکنت و ضعف نباشید. مباحثه باعث قوت بیان می شود، هم از این جهت که ناچار می شوید بحثی که فهمیدید برای دوستان تبیین و القاء کنید و هم به شما اعتماد به نفس می دهد که در مقابل دیگران سخن بگیرید و هول نشوید.

یکی از مشکلات مباحثه، کمبود وقت است، مشکلی که در مباحثه داریم، حرفهای حاشیه ای و مقدمه و موخره است. این حواشی زائد و مضر را از مباحثات حذف کنید و به لب و لباب مباحث بپردازید و اینها تمرین می خواهد، اگر امروز بحث به حاشیه رفت، فردا سعی کنید بیشتر متمرکز بر بحث شوید.

الگوهای رفتاری تا ملکه شدن و تثبیت شدن زحمت می برد، مثل راه رفتن بچه که در ابتدا سخت است بی حصولگی نکنید و صبور باشید. آغاز هر گونه تغییر شما را به زحمت می اندازد اما کم کم آسان می شود و به آینده نگاه کنید، به وقتی که ملکه شده است.

۸

مرور مطالب

در بخش پس مطالعه این را اضافه کنم که علاوه بر مطالعه شخصی و مباحثه باید هر چند وقت به چند وقت مطالب را مرور کنید چون لازم است مطالب از عمق ذهن شما بالا بیاید و بدانید اگر مطالبی که امروز مباحثه کرده اید تا یک هفته بعد مرور نکنید، 60، 70 درصد فراموش می شود.

برای بنده این ثابت شده که اگر تا بعد یک هفته مرور کنید، تا یک ماه تثبیت می شود و بعد از یک ماه که مرور کنید، تا یکسال تثبیت می شود و بعد تا چند سال تثبیت می شود. گویا ذهن را کوک می کنید و هر بار که کوک می کنید، ذهن بیشتر کار می کند.

 اگر حال و حوصله ندارید و یا موقع خواب، کتاب را ورق بزنید و زحمت فهمیدن به خود ندهید، همین ورق زدن خودش خیلی فایده دارد، خیلی اثر دارد. تماشای کتاب، خیلی مثمر ثمر است، لذا در مرحله پیش مطالعه هم همین توصیه را داریم، اولین کار در پیش مطالعه این است که اول کتاب را ورق بزنید و تماشا کنید، مطلب را ببنید تا مقداری از وحشتی که از عبارات ناشناخته دارید، کم شود.

در مرحله پیش مطالعه جایگاه بحث را در فهرست پیدا کنید، و انتهای بحث را پیدا کنید که به کجا ختم می شود را ببینید که تا چند شماره مصنف پیش رفته است. بعد وارد مطالعه خط به خط شوید. در مرحله پس مطالعه هم همین توصیه است، بعد از مطالعه و مباحثه، هر از گاهی که وقت کردید، کتابها را ورق بزنید. حتی تماشای کتاب در قفسه بی اثر نیست

۹

یادداشت برداری

سؤال این است که یادداشت برداری چه قبل از درس و چه بعد از درس چگونه است؟ تعلیقه بزنیم به چه نحو بزنیم؟

برای یادداشت برداری چند خصوصیت ذکر می کنم:

1. رعایت اختصاص:  عطف تفصیلی و صفتهای توضیحی نیاورید.  یادداشت برداری باید مختصر و فشرده باشد تا هم زودتر نوشته و هم زودتر مرور شود تا بتوان بازخوانی کرد،

2. برای خودتان بنویسید: فقط برای خودتان بنویسید. قرار نیست اینها چاپ و منتشر شود، اینها فقط برای استفاده شخصی است، لذا از این رویکرد می توانید به نفع اختصار استفاده کنید، مثلا من خودم تا می توانم از افعال استفاده نمی کنم، از کلمات کلیدی استفاده می کنم، بجای اینکه بنویسیم این مهم است، می نویسم مهم.

3. استفاده از کلمات یکسان؛ سعی کنید تفنن در عبارت نداشته باشید، یکجا ننویسید ظن، یکجا اماره، یکجا دلیل محرز غیر قطعی، اینها اگرچه همه یک معنا دارد اما شما را گیج می کند، مثلاً در تمام یادداشتها فقط از کلمه اماره استفاده کنید و از تفنن در عبارات پرهیز کنید تا امکان مقایسه مطالب نوشته شده بهتر فراهم شود، مثلا می گویم اماره ظنی نمی تواند جایگزین قطعی باشد که قطع موضوعی وصفی است، بعد که قطع طریقی را نگاه می کنیم می بینیم نوشته ام اماره ظنی می تواند جایگزین قطع طریقی باشد، با همین دو عبارت فرق قطع موضوعی با طریقی مشخص می شود اما اگر آنجا بنویسم دلیل محرز غیر قطعی یا اماره، دیگر نمی تواند جایگزین قطع شود. ذهن تا بخواهد از دل این الفاظ، محتوا را استخراج و مقایسه کند، زمان می برد لذا سعی کنید کلمات استانداردی را برای تفهیم معنا معین کنید.

4. استفاده علائم اختصاری؛ این علائم می تواند یک رسم یا فلش و یا مخفف کلمات باشد، مثلا در یادداشت صفحه قبل در گوشه کتاب، ص ق می نویسم یعنی صفحه قبل، اگر آخر صفحه باشد می نویسم ص خ، یا صفحه بعد، ص ع، و اگر پایان یا بالای مطلب باشد با فلش مشخص می کنم که معلوم بشود ارتباطی دارد. از این حروف اختصاری استفاده کنیم و مهم نیست کسی نفهمد، اما برای اینکه خودتان یادتان نرود.

 اگر هم از حاشیه فلان مطلبی را نقل می کنید، یک حرف از اسم نویسنده کافی است و لازم نیست بنویسید فلانی. مثلا در یادداشتهای من، مقصود از «ع » مرحوم آقای اعتمادی بود زمانی که به شرح مزجی ایشان بر کتاب رسائل نگاه می کردم که شرح مختصر و دقیقی است یا یکی از حواشی لاری بود که لام می گذاشتم یا یکی از حواشی شیرازی بود که ش می گذاشتم.

۱۰

حواشی و شروح

ملحق دوم راجع به شروح و حواشی است. در مرحله سطح سعی کنید به جای حاشیه خوانی و تحقیق، به فهم اصل مطلب بپردازید. حواشی در جایی پیشنهاد می شود که بعد از پیش مطالعه و بعد از حضور در کلاس بخواهید آن اشکالی که هنوز حل نشده و هنوز در ذهنتان است را حل کنید. استفاده زیاد از حواشی علاوه بر اینکه وقت شما را می گیرد حداقل آفت آن دلزدگی است. مراجعه به حواشی فقط برای حل قسمتهای سخت کتاب است اگر وقت اضافه دارید بعد از این مرحله به جای تحقیق، به تفکر و تدقیق بپردازید و تفکر نقادانه را تمرین کنید تا ببینید استدلال مصنف برای مدعا کافی است یا خیر.

۱۱

استفاده از فایلها و نرم افزارهای درسی

ملحق سوم، مسئله سی دی و نوارها و فایلهای صوتی اینترنتی یا تلگرامی است که آیا از اینها استفاده کنیم یا خیر؟ این ها یک مزیت دارد و یک عیب.

مزیت آن ها این است که می توانید استاد دلخواه را انتخاب کنید، در بعضی از حوزه ها که استاد خوب وجود ندارد شما می توانید سی دی بهترین استاد حوزه علمیه قم را گوش کنید که در شهر شما نیست.

اما من نسبت به این طلاب نگرانم، چراکه نفس ارتباط با استاد و حضور چهره با چهره اثر دارد. تجربه ثابت کرده که کسانی که درسها را با سی دی خوانده اند، ماندگار نبوده یا دچار انحرافات فکری شده اند. همچنین اگر من همین درسی که روزی چند ساعت در حوزه می دهم اگر بخواهم نک نفره در استودیو بدهم، خسته می شوم ، اما در کلاس من از شما انرژی می گیرم.

ان شاء الله موفق و موید باشید و دوستان هر کجا که هستند زمینه پرورش شخصیت های برجسته از دل آنها فراهم شود و چند شهید مطهری داشته باشیم که واقعا به متفکرین به روز و زمان شناس نیازمندیم.