آن سه كه مذكّر را بود : ضَارِبٌ ، ضَارِبانِ ، ضَارِبُونَ.

ضارِبٌ : يعنى يك مرد زننده. صيغه مفرد مذكّر است از اسم فاعل.

ضارِبٌ در اصل يَضْرِبُ بود ( مفرد مذكّر غايب بود از فعل مضارع ) خواستيم مفرد مذكّر بنا كنيم از اسم فاعل ، ياء كه حرف استقبال بود از اولش انداختيم و الف كه علامت اسم فاعل بود در ميانه فاء الفعل و عين الفعل درآورديم و تنوين كه از خواصِّ اسم بود به او ملحق نموديم ، ضارِبٌ شد. و آن [ ضاربٌ ] يك لفظ است بجاى سه معنى چنان كه گويى : هُوَ ضارِبٌ يعنى اوست يك مرد زننده ، و اَنَا ضارِبٌ يعنى منم يك مرد زننده ، و اَنْتَ ضارِبٌ يعنى تويى يك مرد زننده.

وضارِبٌ بر وزن فاعِلٌ ، ضاد فاء الفعل ، الف علامت اسم فاعل ، راء عين الفعل ، باء لام الفعل و تنوين علامت اسم فاعل ، ضمير هُوَ يا اَنَا يا اَنْتَ در او مستتر است به استتار جايزى ، محلّاً مرفوع است تا فاعلش بوده باشد.

ضَارِبَانِ : يعنى دو مردان زننده. صيغه تثنيه مذكّر است از اسم فاعل.

در اصل ضارِبٌ بود ( مفرد بود ) خواستيم كه تثنيه بنا كنيم ، چون به تثنيه رسيديم دو بار مى بايست گفت ضارِبٌ ضارِبٌ ، زايد بر يكى را حذف كرديم وعوض از محذوف ، الف كه علامت تثنيه بود با نون عوض تنوين در آخرش درآورديم ضارِبانِ شد بر وزن فاعِلانِ. ضاد فاء الفعل ، راء عين الفعل ، باء لام الفعل ، الفِ اوّل علامت اسم فاعل ، الفِ دوم علامت تثنيه ، نون ، عوض تنوين ، ضمير هُما يا اَنْتُما يا

۶۳۲۱