شکل درستِ همان جمله چنین است :

این بنا در سده پنجم ترمیم ، امّا در پی زلزله ای سخت ویران شد.

اکنون شش نمونه دیگر می آوریم که در آنها یکی از ارکان یا اجزای جمله بدون قرینه حذف شده است :

ضرورت دارد در آغاز ، عمده این شبهات ذکر [شوند] ومورد بررسی قرار گیرند.

شهروندان باید نظرهای انتقادی خود را بیان [کنند] وبه اطّلاع مسؤولان برسانند.

انجام دادنِ فرایض ، پاداش اخروی [دارد] وترکشان موجب کیفر اخروی خواهد بود.

اینک برای [اثباتِ] صحّت ادّعای خود ، ادلّه ای را ذکر می کنیم.

در آغاز ، خودداری امام رضا (علیه السلام) از [پذیرشِ] پیشنهاد ولیعهدی مأمون ، حکیمانه بود.

در روایتی ، امامت به [اداره] امور دین ونظام مسلمین و [تأمینِ] صلاح دنیای آنان تعریف شده است.

٨ ـ موردِ نفی واثبات را آشکار کنیم

آنچه مورد نفی قرار می گیرد باید آشکارا به صورت منفی بیاید ، نه به گونه ای که خواننده بتواند آن را مثبَت تلقّی کند وبا تغییر لحن وآهنگ ، برداشتی دوگانه از آن بیابد. به دو جمله زیر بنگرید :

دلسوزان انقلاب نباید با هم ستیز کنند تا دشمن دلشاد شود.

منافقان در صف انقلابی ها رخنه می کنند تا دشمن دلشاد شود.

می بینید جمله دوم که پس از حرفِ ربطِ «تا» آمده ، در هر دو صورت مثبت است. مثبت بودن جمله ربطی در صورت دوم کاملاً صحیح است ، زیرا «تا» برای بیان علّت است :

منافقان در صف انقلابی ها رخنه کرده اند.

چرا؟

تا دشمن دلشاد شود.

امّا مثبت بودنِ جمله ربطی در صورت یکم چندان مناسب نیست ، زیرا می توان از آن چنین برداشتی هم کرد :

دلسوزان انقلاب نباید با هم ستیز کنند.

چرا؟

تا دشمن دلشاد شود.

روشن است که علّت اخیر برای جمله مزبور صحیح نیست وعکسِ معنا را اِلقا می کند. حال به جمله زیر بنگرید :

۳۹۱۱