صفت نِسبی موصوف خود را به چیزی ، کسی ، یا جایی نسبت می دهد. تابعیت ها وبسیاری از نام های خانوادگی به همین گونه بیان می شوند : رضایی ، ایرانی. ساختِ صفت نسبی معمولا چنین است : «اسم + ی یا ین یا ینه یا های غیر ملفوظ یا آنه» : زرهی ، سیمین ، زرینه ، بهاره ، مردانه. این ساخت نیز گاه به کار می رود : اسم عربی + آنی : روحانی ، ربّانی.

نکته : در تشخیص اقسام صفت ، نباید تنها به ساختِ صفت نظر داشت ، بلکه معنی را نیز باید در نظر گرفت؛ زیرا برخی از ساخت ها مشترکند. مثلا گرفتار با آن که ساخت صفت فاعلی دارد ، از لحاظ معنا صفت مفعولی است؛ پس باید آن را صفت مفعولی دانست.

درجه های صفت بیانی

یک. صفت مطلق : این صفت هیچ گونه مقایسه ای را در بر نمی گیرد.

دو. صفتِ برتر (= تفضیلی) : این صفت نشان می دهد که موصوفِ آن در داشتن یک ویژگی ، از موصوف های مورد سنجش ، ونه همه موصوفهای موجود در دایره بحث ، برتر است. نشانه این صفت ، تَراست که پس از صفت می آید :

امّا حزن پیامبر در این مصیبت ، اندوهی است ژرف تر. (١)

سه. صفت برترین (= عالی) : این صفت نشان می دهد که موصوفِ آن در داشتنِ یک ویژگی ، از همه موصوف های موجود در دایره بحث برتر است. نشانه این صفت تَرین است که بعد از صفت می آید :

این ، صفحات تابناک نوشته های اخلاقی است که نیرومندترین انگیزه آرامش خاطر بشر دوستان دلسوز است (٢)

نکته نگارشی) صفت برترین به سه حالت می آید :

ـ صفت برترین با حرفِ آخرِ ساکن + موصوف جمع = معنای جمع :

محمّد (صلی الله علیه وآله) وعلی (علیه السلام) برترینْ انسان ها بودند.

برخی ، این کاربرد را نادرست می دانند. امّا باید دانست که اگر موصوف های مورد سنجش ، خود ، هم رتبه ، ونسبت به دیگر اعضای مجموعه برتر باشند ، این کاربرد درست است.

ـ صفت برترین با حرفِ آخرِ ساکن + موصوف مفرد = معنای مفرد :

محمّد (صلی الله علیه وآله) برترینْ انسان بود.

ـ صفت برترین با حرفِ آخرِ مکسور + موصوف جمع = معنای مفرد :

برترینِ انسان ها.

__________________

١ ـ زنی به نام زینب / ١٥.

٢ ـ فریاد روزها / ٣٥.

۳۹۱۱