تراژدی ، انسانی است برتر از انسان عادی وبرخوردار از عظمت ، قدرت ، ومحبوبیت که فطرت او آمیزه ای از نیکی وبدی است. در نتیجه ، علّت سقوط چنین انسانی از سعادت به نگونبختی ناشی از وجود همان بدی های اندکی است که از آن به نقیصه تراژیک تعبیر شده است.
در قرن هجدهم ، زبان تراژدی که تا آن زمان منظوم بود ، به نثر تبدیل شد وانسان عادی ومعمولی جای قهرمانان بزرگ تراژدی را گرفت. از آن زمان تاکنون ، تراژدی های موفّق به مصائب وناکامی های انسان عادی وحتّی کارگران پرداخته اند.
١٣ ـ تریلوژی ، تراژدی سه تایی (١)
به اثر سه گانه ای که روی هم داستان دنباله داری را تشکیل دهد ، در اصطلاح تریلوژی می گویند ، مثل سه قسمت نمایشنامه «هنری ششم» اثر شکسپیر.
١٤ ـ تشخیص (٢)
در لغت به معنی تمییز دادن است؛ امّا در اصطلاح نقد ادبی ، به پیروی از منتقدان عَرَب ، به مفهوم قسمی استعاره به کار رفته است که به موجب آن ، عناصر بی جان یا انتزاعی ، صورتی انسانی یا بهیمی یا جاندار می یابند. مثلاً در این بیت :
بر لشکر زمستان ، نوروز نامدار
کرده است رای تاختن وقصد کارزار
(منوچهری)
شاعر با نسبت دادن حالاتی چون «رای تاختن» و «قصد کارزار» به نوروز ، آن را همچون انسان تصویر کرده است.
١٥ ـ تضمین (٣)
در لغت به معنی بر عهده گرفتن تاوان وضامن شدن است ودر اصطلاح ، آوردن مصراع ، بیت یا ابیاتی از شعر دیگران در ضمن شعر خود. اگر شعر مشهور وشاعر آن شناخته شده باشد ، احتیاجی به ذکر نام شاعر آن نیست؛ والاّ باید نام شاعر را ذکر کرد تا سرقت محسوب نشود. برای نمونه :
یک بیت شعر یاد کنم زان که رودکی
گرچه تو را نگفت سزاوار آن تویی
«جز برتری نجویی گویی که آتشی
جز راستی نخواهی ماناتر از اویی»
(فرّخی)
__________________
١ ـ trilogy
٢ ـ personification, prosopopeia.
٣ ـ implication.