همه حلقه های آن به یکدیگر وابسته وپیوسته اند واگر حلقه ای از آن بگسلد ، دیگر حلقه ها نیز خواهند گسست. بنابراین ، هیچ یک از اجزای زبان را نمی توان مستقل از دیگر اجزا در نظر گرفت وماهیت یا تحوّل آن را جداگانه بررسی کرد.

به این ترتیب ، زبان مجموعه ای از دستگاه های کوچک است که از ترکیب آنها ، دستگاه های بزرگ تر پدید می آید واز ترکیب خود این دستگاه ها ، کلّ زبان شکل می گیرد. هر دستگاه دارای اجزایی است که بر اساس سلسله مراتب ، هم با یکدیگر وهم با دستگاه خود ودستگاه های دیگر ارتباط متقابل دارند.

خصوصیت خطّی زبان : مهم ترین تفاوت زبان با دیگر دستگاه های نشانه ، مانند دستگاه نشانه های رانندگی ، این است که بر خط (١) جاری است ولذا دارای یک بُعد است؛ یعنی کلمات مانند حلقه های زنجیر به یکدیگر پیوسته اند وبه توالی در پی هم می آیند. این را اصطلاحاً زنجیر کلام می گویند. این خصوصیت خطّی وزنجیره ای در حقیقت از خصوصیت صوتی زبان ناشی می شود ، زیرا رشته پیاپی کلام در زمان جاری است وزمان دارای یک بُعد است. مثلاً در زبان ، صوت ها یکایک وبا تقدیم وتأخیر ، گفته وشنیده می شوند؛ امّا پرده نقّاشی یکجا ویکباره دیده می شود وتابع توالی خطّی نیست. درست به دلیل همین خصوصیت خطّی وتوالی زنجیره ای است که آحاد واجزای زبان باید طبق قواعد وموازین دستور زبان با یکدیگر ترکیب شوند تا بتوانند بر معانی دلالت کنند. از همین رو است که زبان بی دستور در جهان وجود ندارد.

خصوصیت تجزیه دوگانه زبان : پس زبان دستگاهی از نشانه ها است که روی خط جریان دارد. امّا این تعریف برای زبان بس نیست ، زیرا «جریان بر خط» منحصر به زبان نیست وهر نشانه ای که وابسته به زمان باشد ، خطّی است ، مانند علائمی که به وسیله نور آینه داده می شوند. به تعبیر آندره مارتینه (٢) ، زبانشناس معاصر فرانسوی ، خصوصیت ممتاز زبان این است که آن را می توان دوبار تجزیه یا تقطیع کرد : بار اوّل به اجزایی که هم دارای صورت صوتی یا دال وهم دارای محتوای معنایی یا مدلول هستند؛ وبار دوم به اجزایی دیگر که فقط دارای صورت صوتی بدون هیچ محتوای معنایی هستند. مثلاً در جمله «بسیج مدرسه عشق است» ، یک بار چنین تجزیه ای صورت می گیرد : (بسیج + مدرسه + عشق + است) وبار دیگر ، چنین : (ب + س + ی + ج = بسیج؛ …).

هر یک از اجزای تجزیه نخست راتکواژمی نامند. تکواژ را نباید با واژه مشتبه کرد. تکواژ کوچک ترین واحد معنی دار زبان است وممکن است یک واژه از چند تکواژ درست شده باشد ، مثل واژه می خندیم که سه تکواژ دارد : می + خند + یم.

هر یک از اجزای تجزیه دوم راواجمی نامند. واج را نباید با حروف مشتبه کرد؛ زیرا واج به اعتبار

__________________

١ ـ در این جا ، مراد از خط ، خطّ هندسی است ونه کتابت.

٢ ـ tenitraM إrdnA

۳۹۱۱