نماز در خم آن ابروان محرابی

کسی کند که به خون جگر طهارت کرد

طهارت ار نه به خون جگر کند عاشق

به قول مفتی عشقش درست نیست نماز

که تلمیح به این حرف ژرف حلاّج دارد : رکعتان فی العشق لا یصحّ وضوءهما إلاّ بالدم. آری می گوید وهمه می دانیم که اگر هم قرآن را به چارده روایت بخوانی ، سرانجام آنچه یا آن که دستت

(٢٥) را می گیرد واز سجن صورت می رهاند وبر سریر معنی می نشاند وبه راستای رستگاری

می کشاند عشق است. ٥) حافظ دو پیام بزرگ دارد که درباره آنها در کتاب حاضر سخن گفته ایم :

عشق ورندی. ودرباره رندی اشارات کوتاه دیگری در همین پیشگفتار خواهیم داشت. ٦) حافظ

طبع حساسی در برابر زیبایی وظرافت ناز ونوش های زندگی دارد. او زهد را فقط در مناعت

نفس وطهارت روح می داند؛ نه در ریاضت کشی های بیمارگونه ورهبانیت هایی که با ریا و

(٣٠) رعونت آمیخته است.

حافظ ، گناه ، عصمت

این حصر دو وجهی که حافظ یا صادق است یا فاسق؛ یا زاهد است یا زندیق؛ یا مرتاض است

یا لذّت پرست ونظایر آن ، از دیرباز برای کسانی که جزم گرا هستند ومی خواهند طیف رنگارنگ

روح ورفتار آدمی را به سیاه وسفید کاهش دهند ، جاذبه داشته است. روحیه تساهل وتسامح و

(٣٥) رایحه مروّت ومدارایی که در شعر زلال حافظ آشکار است ، کسانی را که تعهّد دینی یا علاقه

عرفانی ندارند ، وبه اصطلاح آزاداندیشند ، به چنین وهم وایهامی افکنده است که حافظ هم

آزاداندیش است ، یا سست اعتقاد است. وبعضی از این افراط گرایان حافظ را «کفر گوی یک لا قبا»

شمرده اند تا به خیال وطمع خام خود بی همسخن نمانند. وتلویحاً یا تصریحاً حافظ را منکر مبدأ

ومعاد یا شاک در اصول عقاید شمرده اند. نگارنده این سطور ، با این گروه بحثی تحت عنوان

(٤٠) «حافظ وانکار معاد؟» داشته ام.

عده دیگری نیز که افراط گرایان قطب دیگر هستند ، حافظ را از اولیاءاللّه می شمارند. باید دید

که مرادشان از اولیاءاللّه چیست. اگر مراد آنان مؤمنان ومسلمانان درست اعتقادی است که

خداوند را دوست دارند وخدا نیز دوستشان دارد (سوره مائده ، آیه ٥٤) ودر یک کلمه از رسوخ

علم وایمان ، خدا را از خویش وخلق دوست تر دارند؛ اگر مراد از اولیاءاللّه کسانی هستند که از

(٤٥) علم الیقین به عین الیقین پیوسته اند وفراتر از «درد دین» ، به قول یکی از متفکّران معاصر اسپانیا ،

«خدادرد» دارند ، آری بدین معنی حافظ از اولیاءاللّه است :

روی خوبست وکمال هنر ودامن پاک

لاجرم همّت پاکان دو عالم با اوست

حافظ از معتقدان است گرامی دارش

زان که بخشایش بس روح مکرّم با اوست

اما پیدا است که مقام قدسی وقدیسی وعصمت ندارد. وتصریح دارد که برای خود کرامات و

۳۹۱۱