کنکاش

کاوِش (= جست وجو)

متنفّذ

صاحب نفوذ

که تا

که

متون مختلفه

متون مختلف

گالِری

گالُری (= مجموعه اشیای هنری)

مُثمِر ثمر

مُثمِر ثمربخش

گاهاً

گهگاه

مَجّانی

مَجّان رایگان

گرام

گرامی (= محترم)

مَحابا

مُحابا

گرایشات

گرایش ها

مُحَبّت

مَحَبّت

گرمایش

گرمی

محمّدعلی جُناح

محمّدعلی جَناح

گریزی از این کار نیست

گزیری از این کار نیست

مخاطِب

مخاطَب (= مورد خطاب)

گُشْتاسِب

گُشْتاسْب (= پدرِ اسفندیار)

مَدخَلِ ورودی

مَدخل ورودی

گُفتُمان

گُفتْمان

مَرجَع

مَرجِ ع

گفت وگو داشتن

گفتوگو کردن

مردیت

مردی

گلایه

گله گزاری

مَرسوله

فرستاده شده

گناهان صغیره

گناه های کوچک

مروری داشتن

مرور کردن

گناهان کبیره

گناه های بزرگ

مَزاح

مِزاح

گنجوی

گنجه ای

مُزَلَّف

زُلف دار

گوشمالی

گوشمال

مُسْوَدّه

مُسَوَّده (= پیش نویس)

لااقل

دست کم حدّ اقل

مشکوک بودن به کسی

شک داشتن به کسی

لازم به گفتن است

باید گفت

مُطَلاّ

زَر اَندود

لاغِر

لاغَر

مظنون بودن به کسی

به کسی گمان بد داشتن

لاکردار

بدکردار ناجوانمرد

معارفه : شناسایی.

لامُحاله

لا مَحاله (= ناچار)

معاریف

معروفان سرشناسان

لامُروّت

بی مروّت

مُعرِّف حضور

معروف حضور شناخته شده

لامَصَّب

بی مذهب

مُعضَل

مُعضِل (= دشوار)

لایتَناهی

لایتَناها (هی)

مُعَظَّم لَه

بزرگوار

لَحاظ

لِحاظ

مُعَوَّذَتَین

مُعَوِّذَتَین

لواسانات

منطقه لواسان

مُعَینَک

عینکی

مباحث اندیشگی

مباحث اندیشه ای

مغرور

مفتخر سرافراز (در معنای مثبت)

مُبَرَّز

مُبَرِّز (= برجسته)

مفاتیح الجَنان

مفاتیح الجِنان

مُبیضَّه

مُبَیضه

۳۹۱۱