ازدواج قبیلگی

ازدواج قبیله ای

ایدئولوژیکی

ایدئولوژیک

اساتید

استادان

ایفاد می گردد

فرستاده می شود

اسباب ها

اسباب سبب ها

ایلات

ایل ها

اسپانیولی

اسپانیایی

با این وجود

با وجودِ این

استحمارِ ملّت ها

فریفتنِ ملّت ها

بار بُردار

بار بَردار

استعفا دادن

استعفا کردن

بارُم

بارِم (= واحدِ نمره)

استفاده بردن

استفاده کردن

بازدهی

بازده

اسلحه ها

سلاح ها اسلحه

بازرسین

بازرسان

اصغاث واَحلام

اضغاثِ اَحلام (= خواب های پریشان)

باغات

باغ ها

اطّلاع حاصل نمودن

خبردارشدن

باقیات وصالحات

باقیاتِ صالحات

اطّلاع واصله

اطّلاعِ رسیده

باکره

بکر

اعاده حیثیت از کسی

اعاده حیثیت به کسی

بَحارالاَنوار

بِحارالانوار

اعلم تر

عالم تر اعلم

بَد مَصَّب

بد مذهب

افاغنه

افغانی ها

بدهی های معوّقه

بدهی های عقب افتاده

اِفلیج

مَفلوج

بدیت

بدی

اقشار

قشرها

برخوردار بودن

داشتن

اقلاً

دست کم حدّ اقل

بر روی به روی

روی

اکثراً

حدّ اکثر دست بالا

بر علیهِ

ضدِّ مقابل

اَکراد

کُردها

بُرومَند

بَرومَند (= بارور ، شاداب آبرومند)

اگر چنانچه

چنانچه

بِرَهْمَن

بَرَهْمَن

اَلوار

لُرها

بلا درنگ

بی درنگ

اَمارات متّحده

اِمارات متّحده

بَلال حَبشی

بِلال حَبشی

اِمحا

محو محو کردن

بنادر

بندرها

اُناث

اِناث (= مؤنّث ها)

بُنود

بندها

انتظار می رود که

پیش بینی می شود که

بهبودی

بهبود

اُنس نسبت به کتاب

اُنس به کتاب

به بهانه گرامیداشت

به مناسبتِ گرامیداشتِ

اَوْلاتر

شایسته تر اَوْلا

به پاسِ بزرگداشت

برای بزرگداشت به پاس

اوّلین

اوّل یکمین

بِرأی العین دیدم

به چشم خود دیدم

۳۹۱۱