به افراد نامبرده ( كه مجتهدين وفقهاء ناميده مى شوند ) مراجعه كنند ( واين مراجعه تقليد ناميده مى شود ) البته اين مراجعه وتقليد غير از تقليد در اصول معارف است كه به نص آيه كريمه ﴿ وَلا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ممنوع مى باشد. (١)

بايد دانست كه شيعه تقليد ابتدايى را به مجتهد ميت جايز نمى داند ؛ يعنى كسى كه مسئله را از راه اجتهاد نمى داند وطبق وظيفه دينى بايد از مجتهد تقليد كند نمى تواند به نظر مجتهدى كه زنده نيست مراجعه كند مگر اين كه در همين مسئله به مجتهد زنده اى تقليد كرده باشد وپس از مرگ مرجع ومقلد خود به نظر وى باقى بماند اين مسئله يكى از عوامل مهمه زنده وتروتازه ماندن فقه اسلامى شيعه است كه پيوسته افرادى در راه تحصيل اجتهاد تلاش كرده به كنجكاوى در مسائل فقهى مى پردازند لكن اهل سنت در اثر اجماعى كه در قرن پنجم هجرى بر لزوم اتباع مذهب يكى از فقهاى اربعه شان ، ابوحنيفه ، مالك ، شافعى ، احمدبن جنبل ، نمودند اجتهاد آزاد را وهم چنين تقليدغير يكى از اين چهار فقيه را جايز نمى دانند ودر نتيجه فقه شان در همان سطح تقريبا هزار ودويست سال پيش باقى مانده است ودر اين اواخر جمعى از منفردين از اجماع نامبرده سرپيچيده به اجتهاد آزاد مى پردازند.

شيعه وعلوم نقليه

علوم اسلامى كه مرهون تدوين علماى اسلام مى باشد به دو بخش عقليه ونقليه منقسم مى شود ، علوم نقليه علومى است كه مسائل آنها به نقل متكى است مانند لغت وحديث وتاريخ ونظاير آنها وعلوم عقليه غير آن است مانند فلسفه ورياضيات.

ترديد نيست كه عامل اصلى پيدايش علوم نقليه در اسلام همانا قرآن كريم مى باشد

__________________

(١) در اين مسائل به بحث اجتهاد وتقليد از علم اصول مراجعه شود

۲۱۲۱