كسانى كه آن را فراموش كرده بودند به راستى دعوت نبوت اعتراف خواهند كرد » (١) .

تتمه بحث در حديث

اعتبار اصل حديث كه قرآن كريم آن را امضا كرده است در ميان شيعه وساير مسلمين جاى گفت وگو نيست ولى در اثر تفريطى كه از ناحيه فرمانروايان صدر اسلام در نگهدارى حديث وافراطى كه از ناحيه صحابه وتابعين در ترويج حديث به عمل آمد حديث به سرنوشت اسف آورى گرفتار شد.

از يك سوى خلفاى وقت از ثبت وكتابت حديث منع مى نمودند وهر چه اوراق حديث به دست مى آوردند مى سوزانيدند وگاه از نقل حديث منع مى نمودند از اين جهت بسيارى از حديث دست خوشِ تغيير وتحريف وفراموشى ونقل به معنا گرديد.

واز سوى ديگر ، صحابه پيغمبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله كه افتخار درك حضور واستماع حديث پيغمبر اكرم صلى‌الله‌عليه‌وآله را داشتند ومورد احترام خلفاى وقت وعموم مسلمانان بودند ، به ترويج حديث پرداختند وكار به جايى رسيد كه حديث به قرآن حكومت مى كرد وحتى گاهى حكم آيه با حديث نسخ مى شد (٢) وبسيار اتفاق مى افتاد كه نقله حديث براى استماع يك حديث فرسنگ ها راه پيموده رنج سفر بر خود هموار مى نمودند.

گروهى از بيگانگان به لباس اسلام درآمده بودند وجمعى از دشمنان خانگى اسلام به وضع وتغيير حديث پرداختند وحديث را از اعتبار ووثوق انداختند. (٣)

__________________

(١) اعراف ، آيه ٥٣

(٢) مسئله نسخ قرآن به حديث يكى از مسائل علم اصول است وجمعى از علماى عامه به آن قائلند واز قضيه فدك نيز معلوم مى شود كه خليفه اول نيز به آن قائل بوده است

(٣) وگواه اين مطلب تأليفات زيادى است كه علما در اخبار موضوعه كرده اند وهم چنين در كتب رجال جماعتى از روات را كذّاب ووضّاع معرفى نموده اند

۲۱۲۱