دارد تاهفت بطن ودر كلمات ائمه اهل بيت نيز از باطن قرآن بسيار نامبرده شده است. (١)

ريشه اصلى اين روايات مثلى است كه خداى متعال در سوره رعد آيه ١٧ مى زند ، خداى تعالى در اين آيه افاضه هاى آسمانى را تشبيه فرموده به بارانى كه از آسمان نازل مى شود وحيات زمين واهل زمين بسته به آن است. با آمدن باران سيل راه مى افتد ومسيل هاى گوناگون هر كدام به اندازه ظرفيت خود از آن سيل برداشته جريان پيدا مى كند ، روى سيل در جريان خود با كفى پوشيده شده است ولى در زير كف همان آب قرار دارد كه حيات بخش وبه حال مردم سودمند مى باشد.

چنان كه اين مثل اشاره مى كند ظرفيت افهام مردم در فرا گرفتن اين معارف آسمانى كه حيات بخش دورن انسان هستند مختلف مى باشد.

كسانى هستند كه جز به ماده وزندگى مادى چند روزه اين جهان گذران به چيزى اصالت نمى دهند وجز مشتهيات مادى به چيزى دل نمى بندند وجز محروميت هاى مادى از چيزى نمى ترسند ، اينان با اختلاف مراتبى كه دارند حداكثر آنچه از معارف آسمانى بپذيرند اين است كه اعتقادات اجمالى را باور كنند ودستورهاى عملى اسلام را به طور جمود اجرا مى نمايند وبالاخره خداى يگانه را به اميد ثواب اخروى يا از ترس عقاب اخروى بپرستند. وكسانى هستند كه در اثر صفاى فطرت سعادت خود را در دلبستگى به لذايذ گذران وزندگى چند روزه اين جهان نمى بينند وسود وزيان وشيرين وتلخ اين سرا پيش ايشان جز پندارى فريبنده نيست وياد گذشتگان كاروان هستى كه كامروايان ديروز وافسانه هاى امروز مى باشند درس عبرتى است كه پيوسته برايشان تلقين مى شود.

اينان طبعا با دل هاى پاك خودشان متوجه جهان ابديت مى شوند وبه نمودهاى گوناگون اين جهان ناپايدار بنظر آيه ونشانه نگاه مى كنند وهيچ گونه اصالت واستقلالى به آنها نمى دهند.

آن وقت است كه از دريچه آيات ونشانه هاى زمينى وآسمانى نور نامتناهى عظمت وكبرياى خداى پاك را با درك معنوى مشاهده مى كنند ودل هاى پاكشان

__________________

(١) بحارالانوار ، ج ١ ، ص ١١٧

۲۱۲۱