رئيس يكى از چهار مذهب اهل سنت را دارند. اختلافات مختصرى نيز در پاره اى از مسائل در ميانشان هست. (١)

٣. شيعه اسماعيليه وانشعاباتشان

باطنيه : امام ششم شيعه فرزند پسرى داشت به نام اسماعيل (٢) كه بزرگ ترين فرزندانش بود ودر زمان حيات پدر وفات نمود وآن حضرت به مرگ اسماعيل استشهاد كرد ، حتى حاكم مدينه را نيز شاهد گرفت. در اين باره جمعى معتقد بودند كه اسماعيل نمرده بلكه غيبت اختيار كرده است ودوباره ظهور مى كند وهمان مهدى موعود است واستشهاد امام ششم به مرگ او يك نوع تعمد بوده كه از ترس منصور خليفه عباسى به عمل آورده است. وجمعى معتقد شدندكه امامت حق ، اسماعيل بود وبا مرگ او به پسرش محمد منتقل شد وجمعى معتقد شدند اسماعيل با اين كه در حال حيات پدر درگذشته امام مى باشد وامامت پس از اسماعيل در محمدبن اسماعيل واعقاب اوست.

دو فرقه اولى پس از اندك زمانى منقرض شدند ولى فرقه سوم تاكنون باقى هستند وانشعاباتى نيز پيدا كرده اند.

اسماعيليه به طور كلى فلسفه اى دارند شبيه به فلسفه ستاره پرستان كه با عرفان هندى آميخته مى باشد ودر معارف واحكام اسلام براى هر ظاهرى باطنى وبراى هر تنزيلى تأويلى قائلند. اسماعيليه معتقدند كه زمين هرگز خالى از حجت نمى شود وحجت خدا بر دو گونه است : ناطق وصامت ، ناطق پيغمبر وصامت ولىّ وامام است كه وصىِّ پيغمبر مى باشد ودر هر حال حجت مظهر تام ربوبيت است.

__________________

(١) مطالب فصل از ملل ونحل شهرستانى وكامل ابن اثير مأخوذ است

(٢) مطالب فصل از كامل ابن اثير وروضة الصفا وحبيب السر وابى الفداء وملل ونحل شهرستانى وبعضى جزئيات آن از تاريخ آقاخانيه مأخوذ است

۲۱۲۱